9و صفات براى انسان حاصل مىشود. همانگونه كه نور به خودى خود دليل خويش است، انوار الهى نيز، كه همۀ انوار جهان ملك و ملكوت فروغى از آن است، به خودى خود دليل خويش است.
اللّٰهُ نُورُ السَّمٰاوٰاتِ وَ اْلأَرْضِ. . . ؛ 1«خدا نور آسمانها و زمين است.»
هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مٰا كُنْتُمْ. . . ؛ 2«او با شماست هر جا كه باشيد.»
هُوَ الَّذِي فِي السَّمٰاءِ إِلٰهٌ وَ فِي اْلأَرْضِ إِلٰهٌ. . . . 3
«او در آسمان خداست و در زمين نيز خداست.»
در دعاى صباح است كه حضرت امير مؤمنان عليه السلام عرض مىكند:
«يَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ» ؛ «اى خدايى كه ذات او دليل بر ذات اوست.»
همه جا منزل عشق است كه يارم همه جاست
كور دل آنكه نبيند رخ زيباى تو را
امام خمينى
«عَمِيَتْ عَيْنٌ لا تَرَاكَ عَلَيْهَا رَقِيباً» .
آنچه در كلمات بزرگان عرفان و ادب، در خصوص تجلّى حضرتِ حق آمده، به شكل كامل و عميق در كلمات حضرت سيد الشهدا آمده است. شايد بتوان گفت كه عرفاى اسلامى، با توجه به مطالب مذكور در كلمات و نيايشهاى ائمۀ اطهار عليهم السلام توانستهاند به چنين حقايق عظيم عرفانى برسند.
«يَا مَنْ تَجَلَّى بِكَمَالِ بَهَائِهِ» ؛ «اى كه به كمال زيبايى و روشنايى و شكوفايى تجلّى كردهاى.»
صدر الدين قونوى مىگويد:
«تجلّى كننده فقط حضرت حق است. و وجود يك تجلّى از تجلّيات غيبيه است.» 4هر دو عالم يك فروغ روى اوست گفتمت پيدا و پنهان نيز هم
و به قول اقبال لاهورى:
اين همه يك لحظه از اوقات اوست
يك تجلّى از تجلّيات اوست 1
ظهور و بروز هر چيزى، فرعِ بر تجلّى حضرت بارىتعالى است كه فقط او حقيقتاً «الظاهر» است. چون هر چيزى هر چه دارد از خداست؛ اگر مظهر اسمى از اسماى الهى نيز گردد، آن مظهريت نيز به فيض الهى است. بدين جهت حضرت امام حسين عليه السلام به خداوند سبحان عرض مىكند:
«آيا غيرِ تو ظهورى دارد كه تو آن ظهور را نداشته باشى تا اينكه او ظاهر كنندهتر باشد؟ !» ؛ «أَ يَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَيْسَ لَكَ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ؟» .
با عاقلان بگو كه رخ يار ظاهر است
كاوش بس است، اين همه در جستجوى دوست؟ 2
آنكه مىخواهد با جستجو به خدا برسد در واقع مىخواهد به خود برسد؛ زيرا خداوند در همهجا هست و نجسته پيداست.
همه جا منزل عشق است كه يارم همه جاست
كور دل آنكه نبيند به جهان جاى تورا 3
به قول اقبال لاهورى:
«او هميشه پيداست. انسان گاهى گم مىشود و به دنبال خود مىگردد ولى گمان مىكند كه به دنبال اوست.»
كه را جويى چرا در پيچ و تابى
امام خمينى قدس سره مىفرمايد: «دو جهان در پرتو نور جمالِ حضرت صاحب جمال ظاهر مىشوند، اما آنكه اين ظهور را نمىيابد، مانند خفّاش از نعمت بينايى محروم است!