16نابود كنندۀ فقر مسلمانان و جوامع اسلامى باشد كه اين مهم در اثر اطلاع مسلمين از حال يكديگر ويا در اثر تجارت ودر نتيجۀ افزايش توليد و در اثر توزيع ثروت به دست مىآيد.
غار حِرا
وَ لَقَدْ كَانَ (رَسُولُاللّٰه صلى الله عليه و آله) يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لاٰ يَرَاهُ غَيْرِي» . (خطبۀ 192)
«همانا پيامبر صلى الله عليه و آله چند ماه از سال را در غار حِرا مىگذراند، تنها من او را مشاهده مىكردم و جز من كسى او را نمىديد.»
بيان حضرت در اين خطبه، دلبستگى و وابستگى ايشان به پيامبر صلى الله عليه و آله و تربيت او در دامان آن حضرت است. هرچند كه اشارۀ ايشان به حرا و غار حرا كه محل اعتكاف حضرت رسول صلى الله عليه و آله بوده است بهجهت شرح اوصاف اين مهبط وحى نبوده، ليكن اين بيان حضرت مىرساند كه امير مؤمنان عليه السلام در دوران جوانى بههمراه پيامبر عظيمالشأن به غار حرا مىرفته است كه اين نشان از عظمت مولا و اوج نزديكى او به رسول گرامى اسلام است كه راه در خلوتگه آن عزيز داشته است.
فلسفۀ احرام
«. . . قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ» . (خطبه 192)
«روى آوردندگان به سوى بيتاللّٰه الحرام. . . لباسهاى خود را (كه نشانۀ شخصيت هرفرد است) در آورند و پشت سر اندازند.»
يك يك اعمال و مناسك حج، داراى رموز و اسرارى است و در اين ميان احرام آغاز راه است و از فلسفههاى پوشيدن لباس احرام، جدا شدن از لباسهايى است كه انسانها را از يكديگر جدا مىسازند، لباسهايى كه بعضاً هركدام نشان از قوم، كشور، نژاد، شخصيت، ثروت، مقام وموقعيت هر فرد دارد. در احرام، حجگزاربهدور از منيّتهاى دنيوى، همرنگ و هملباس با ديگر انسانها، راه خدا و خدايى شدن را برمىگزيند.