7در روايات فراوانى، حج از اركان مهم اسلام شمرده شده كه تشييد بناى دين و تحكيم آن، مبتنى بر قرارگرفتن صحيح اين سنگ بناست. اين مضمون در نقلهاى متفاوتى از ائمۀ معصوم عليهم السلام رسيده است كه: «بُنِيَ الاِسْلاٰمُ عَلىٰ خَمْسٍ:
عَلَى الصّلاة وَالزَّكٰاة وَالصَّوْم وَالْحَجِّ وَالْوِلاٰيَة. . .» .3 حج، هم خود ركنى مستقل معرفى شده و هم به تنهايى مجموعهاى است از اركان و معارف الهى؛ به طورى كه همۀ باورهاى اعتقادى و هست و نيستهاى نظرى و بايد و نبايدهاى اخلاقى و عملى، به نحوى با انجام گرفتن صحيح آن مرتبط است.
عارف سالك، مرحوم بهارى همدانى مىگويد:
«شارع مقدس، عبادات را يك نسق نگردانيده بلكه مختلف جعل كرده؛ زيرا كه به هريك از آن ها، رذيلهاى از رذايل از مكلّف زايل مىگردد تا با اشتغال به آن ها تصفيۀ تمام عيار گردد، چنانكه صدقات حقوق ماليه و اداى آن ها قطعِ ميل مىكند از حطام دنيويه، كمااينكه صوم قطع مىكند انسان را از مشتهيات نفسانيه و صلات نهى مىكند از هر فحشا و منكرى و هكذا ساير عبادات و چون عمل حج مجمع العناوين بود با زيادى، چه اينكه مشتمل است بر جملهاى از مشاق اعمال كه هريك بنفسه صلاحيت تصفيۀ نفس را دارد؛ مثل «انفاق المال الكثير، والقطع عن الأهل والأولاد والوطن، والحشر مع النّفوس الشّريرة وطيّ المنازل البعيدةِ مع الابتلاء بالعطش في الحرّ الشّديد في بعض الأوان والوقوع على أعمالٍ غير مأنوسةٍ لايقبلها الطّباع، من الرّمى والطواف والسعي والإحرام وغير ذلك» ؛ با اينكه داراى فضايل بسيارى است ايضا از قبيل تذكر به احوال آخرت. . . .»4
گذشته از آن كه حج تبلورى است از توصيه و تجسمى است از معاد و تصويرى است از عدل و تجديد خاطرهاى است از نبوت و فراهم ساختن زمينهاى است براى باورداشتن امامت كه فرمودهاند: «مِنْ تَمَامِ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَامِ» 5 افزون بر همۀ اين ويژگى ها، در اين عبادت (حج) ، هم نماز وجود دارد، هم در شرايطى روزه واجب مىشود، هم زكات و خمس با آن مرتبط است و هم ولايت كه از اركان مهم اسلام و كليد همۀ آنها معرفى شده، شرط اصلىِ حج قرار گرفته است. پس حج جامع همۀ معارف