73بازديدم از مناطق صنعتى «جُبيل» واقعاً مرا به اين نتيجه رساند كه آنان در زمينۀ صنعت پيشرفت كردهاند. در خصوص پتروشيمى وضع بهترى نسبت به ما دارند.
از نيروى دريايى آنان در ساحل خليج فارس بازديد كردم. در آنجا فرماندۀ نيروى هوايىشان گفت:
«به من دستور دادهاند كه سؤالات شما را بىجواب نگذارم. هرچه خواستيد، مىتوانيد از ما بپرسيد.» بنده هم با توجّه به اينكه با مسائل نظامى آشنايى دارم و جزئيّات مسائل مربوط به پايگاه بندرعبّاس خودمان را مىدانم، در مقر سعودىها به طرح سؤالات فنّى پرداختم و فرماندۀ مزبور هم جواب مىداد. در كل جوّ اعتماد خوبى بين ما در جريان بود.
بعد از آن ما را به طائف بردند و در آنجا هم شاهد چيزهاى ديدنى بوديم. تقريباً تمام چيزهايى كه در عربستان مايل به ديدن آن بوديم، از ما دريغ نشد و اگر در برخى موارد اطلاعاتى به دست نياورديم، به ضيق وقت خودمان مربوط مىشد.
به بازديد از دانشگاه نفت «ظهران» رفتيم. وضع آنها در دانشگاه يادشده خوب است و مركز تحقيقات و آزمايشگاههاى مُدرنى دارند.
: از توضيحاتتان تشكّر مىكنم. چه پيشنهادى براى بهرهبردارى بيشتر از سفر حج، به مسؤولان و كارگزاران حج و نيز عموم مردم داريد؟
آقاى هاشمى: گمان مىكنم در اين زمينه مسؤولان برگزارى حج، به لحاظ تسلّط و كاركشتگىشان، و طرحها و افكارى كه دارند، بهتر از من مىدانند كه چه بايد بكنند و من بيشتر از آنان نمىدانم. فقط تأكيد من روى اين است كه وضعيتى فراهم شود كه ما بتوانيم در آنجا در ايام حج، مجموعۀ علما را در كنار هم داشته باشيم؛ تا بتوانيم بحث هاى ناتمامى را كه وجود دارد، به اتمام برسانيم. اين امر قدرى به نوع برخورد و تلاش ما بستگى دارد.
: جناب آقاى هاشمى! ممنون مىشويماگر نظرتان را درمورد فصلنامۀ «ميقاتحج» بفرماييد.