60كرده، التفات خاطر فياض در شأن او درجۀ اعلى و مرتبۀ قصوى گرفته، او را مير محمل قافلۀ حجاج و قايد و دليل و امير حاج گردانيده شد. بايد از سنه و سنين ماضيه از مال و متوجهات حلّه و توابع، يراق محمل كرده جماعتى كه شوق زيارت بيتاللّٰه داشته و سر و جان را در راه حق گذاشته، ايشان را بر كرده از اسهل طُرُق به احسن وجوه به مقصد رساند و آن سعادت عظمى را شرف روزگار خود داند و وظيفۀ سعى جميل مبذول دارد و از حضرت عزّت - عزّ شأنه و جلّ برهانه - اجر جزيل را مأمور دارد. سبيل اهل قافله و حجاج آنكه مشاراليه را منصوب و گماشتۀ ما دانند و راه و رسم او را بر سنن معهوده و عادت محموده كه در زمان سابق بوده، مرعى دارند.
طريق اكابر و عظماى اعراب آن كه در همۀ ابواب امداد به جاى آورده، مقرريات خود را گرفته، قافله را همراهى كرده، به سلامت بگذرانند.
حرر محرر حسب تحرير الاصل
در آخر به مواد سياه در گوشۀ پروانچۀ اشرف اعلى ثبت شده: «بندۀ درگاه قاسم پروانچى»
در پايان فرمانى كه نادر ميرزا ديده، كاتب يا شخص ديگرى نكتهاى نوشته كه عينا درج مىشود:
من چون بدين جاى رسيدم، در اين دو منشور نكته [ اى ] يافتم و بدين جاى رقم زدم. اگر دانشمندان پسندند روان مرا شادمانى رسد، و گرنه، بىدانشىِ خود نيك دانم. آن چنان باشد [ كه ] چون به طغراى منشور نگرى «يا محمد» و «ياعلى» نبشته.
همۀ سلاطين قراقويونلو از اهل سنت و جماعت و در حفظ اين دين شديداً [ مُصِرّ ] بودند. چه بود كه جهانشاه بدين جا نام آن سه خليفه به جاى مانده؟
ديگر بدان جاى كه درود بر رسول و آل فرستاده، لفظ على ترك كرده؛ كه اين استعمال را علماى سنت واجب شمرند و ايچ ترك روا ندانند. چنانم به خاطر رسيد كه اين منشور به شرفاى مكه عمرها اللّٰه كرده.
آن اشراف سادات حسنى و زيدى ندهند تا امروز. تواند بود كه اين منشور چنين كرده كه آن جا نيز به موقع اجراى نهند. اگر اين باشد، سخت نيك كرده است. ديگر خداى داند. 1* * *
در پايان اين بحث، اشاره به اين نكته مفيد است كه نمونههاى عربى اين قبيل