58و جلالاً - مشرّف و مكرّم شده و بدان سعادت استسعاد يافته و به احوال مراحل و منازل و اعراب عشاير و قبايل كه در آن راه ساكناند، عارف و خبير گشته و مكامِنِ دزدان و حراميان و مهاربِ قطّاع و سرّاق معلوم كرده، راه امارت قوافل حجاج و نيابت محمل شريف بدو تفويض رفت و پانصد مرد لشكرى تمام سلاح به او سپرده شد تا بر وجهى كه از شمول شجاعت و جلادت و كمال مردانگى و وفور فرزانگى او معهود است، محمل و قوافل را از بغداد به حرمين شريفين رساند و به سلامت باز آرد و دفع حراميان واجب داند.
بدان سبب اين حكم نفاذ يافت تا از اين تاريخ باز امرا و حكام و متصرّفان بغداد و حِلّه و كوفه و اعمال فراتى و ساير بلاد عراق عرب، پهلوان سراج الدين را «امير قافلۀ حجاز» دانسته، جانب او را موقَّر و مكرَّم و مرحَّب و معظَّم دارند و ديگرى را با او مجال مشاركت تصور نكنند و وجهى كه به موجب حكم يرليغ بالتون تمغا جهت مواجب او و لشكريان حوالت رفته و وجوهى نيز كه جهت ترتيب محمل شريف در مؤامره ثبت افتاده و على حَدّه حكم در آن باب نفاذ يافته و نسخۀ دفتر از ديوان بدو دادهاند، در روز بر مواضع مرجوالحصول تخصيص كرده، نوعى سازند كه در مدت پانزده روز بدو واصل گردد تا در وجهِ ترتيبِ محملِ شريف و مصالحِ خود و لشكريان صرف نموده على خيرة اللّٰه تعالى، در صحبت محمل و قافله توجه نمايد.
امراى بوادى عرب و اعراب طريق و رؤسا و وجوه قبايل بطنين و آلاجود و بنى لام و بنى خالد و غيرهم، در هر موضع كه پهلوان سراج الدين را جهت دفع حراميان و مفسدان به مدد و لشكر احتياج افتد و ايشان را اعلام كند، شب و روز ناگفته بر نشينند و به مدد و مساعدت مشغول گردند.
پهلوان سراجالدين نيز چنان سازد كه وجوهى كه جهت امراى حرمين شريفين و مجاوران آنجا و اعراب طريق در نسخۀ مهمات محمل شريف مثبت است، به تمام و كمال واصل گردد و امداد شكر ايشان و حجاج و قوافل متواصل شود تا به محمدت پيوندد. ان شاء اللّٰه تعالى! 1* * *
فرمان ديگرى هم از جهانشاه يكى از سلاطين «قراقويونلو» برجاى مانده كه آن نيز در ادامۀ فرامين قبلى، قابل توجه است. 2اين متن بر اساس آنچه در پايان متن عربى آن آمده، در ذى حجۀ سال 870