14گران را به دوش كشيدند و هر كسى شايستگى آن را ندارد. امام هشتم على بن موسىالرضا عليه السلام مىفرمايد:
«الأمانةُ الوِلايةُ مَنِ ادّعاها بِغَيرِ حَقٍّ فقد كَفَرَ» 1«امانت همان ولايت است، هركس به ناحق دعوى آن كند كافر شده است» .
پايبندى به تعهّدات الهى و فناى در حق، معيارى است كه امانتداران صادق را از مدعيان كاذب تفكيك مىكند، تا سيهروى شود آنكه در او غش باشد.
بديهى است كه طبق كتاب و سنت، حاملان بار امانت الهى در مرحله نخست على عليه السلام و فرزندان او مىباشند كه پذيرش ولايت آنان بر همگان فرض است. اسحاق ابن عمار بايك واسطه از امام صادق عليه السلام نقل مىكند كه آن حضرت در تفسير آيه إنّا عَرَضْنا الأمانةَ عَلَى السَّمٰاواتِ والأرضِ و الجِبالِ فأبَيْنَ أنْ يحمِلْنَها و حَمَلَها الإنسانُ إنَّه كانَ ظلوماً جهولاً 2فرمود: «هي وِلايةُ أميرالمؤمنينَ عليه السلام» 3يعنى آن امانتى كه به آسمانها و زمين و كوهها عرضه شد و آنها از حمل آن ابا كردند و هراسان شدند اما انسان آن را پذيرفت، عبارت است از ولايت اميرمؤمنان على عليه السلام. در روايت ديگر از سخن امام محمد باقر عليه السلام چنين آمده است: «خداوند از شيعيان ما در ولايت ما پيمان گرفت، در حالىكه در عالم ذر بودند همان روز كه جهت اقرار به ربوبيت خدا و نبوت محمد صلى الله عليه و آله پيمان گرفت» ؛ «إن اللّٰهَ أخَذَ ميثاقَ شيعَتِنا بِالولايَةِ وهم ذَرٌّ يومَ أخَذَ الميثاقَ على الذَّرِّ بالإقرارِ للّٰهِ بالربوبيّةِ و لُِمحَمّدٍ بالنُّبُوَّة » . 4هرچند در تفسير «امانت» ديدگاههاى ديگرى نيز وجود دارد، اما بارزترين مصداق آن، طبق روايات، همانا ولايت اميرالمؤمنين و ائمّۀ معصومين است.
بنابه روايات وارده از ائمه عليهم السلام: آنچه در قرآن كريم به عنوان «ولايت الهيه، امانت ربوبى، هدايت واقعى طريق حق، قدم صدق، صراط مستقيم، عبوديت و تسليم و موعظه خداوندى» و امثال آن عنوان گرديده است، مصداق بارزش، ولايت ائمه طاهر است. و آنچه به عنوان: «استكبار، كفر، ضلالت، نفاق، انكار، همگامى با شيطان» و مانند اينها ذكر شده، بارزترين مصداقش انكار اين ولايت است 5. دليل آن روشن است؛ چه، اگر از حريم ولايت اهلبيت گامى فروتر يا فراتر نهاده شود جز ضلالت و فسق و فساد چيز ديگرى وجود ندارد. شواهد عينى اين مدعا را در اعمال دوستان و دشمنان اهلبيت مىتوان ديد.