27
حج، وسيلۀ تقرّب به خدا
سيد محمّد علوى مقدّم
حج، وسيلۀ تقرّبِ به خدا و پناهگاه معنوى براى انسانهاست؛ زيرا آدمى با فريادِ «لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيكَ» زمزمۀ عاشقانه و شورانگيز از عُمق روح و روان خود، سر مىدهد و دردهاى درون خود را با خداى مهربان، در ميان مىگذارد و با او راز و نياز مىكند و با گوشِ دل نوازشهاى كريمانۀ «رَبُّ البَيْت» را مىشنود.
آرى! با پناه بردنِ به خدا آدمى آرامش روحى مىيابد و چون به خدا توكّل مىكند، براى مبارزه با سختىهاى حيات آماده مىشود.
كسى كه حج به جا مىآورد و مناسك حج را انجام مىدهد، بايد در او انقلابِ روحى به وجود آيد و روح خود را صفا بخشد و به فضايل اخلاقى و كمالات نفسانى، آراسته شود.
حجگزار بايد علاوه بر انجامِ آدابِ ظاهرىِ حج، به حقيقتِ حج نيز واقف گردد و به انجام دادن يك سلسله اعمال اكتفا نكند و بداند كه:
اِنَّ فىٖ ذٰلكَ لَذِكرىٰ لمَنْ كٰانَ لَهُ قَلْبٌ اَوْ اَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهيٖدٌ
1
انسان حجگزار، بايد سير روحى داشته باشد، نه سير جسمى تنها. حج بايد جان و روح را حركت دهد و از خاكدانِ طبيعت، به كعبۀ حقيقت برساند، نه اينكه فقط تن را از راهى دور، به حجاز و مكّه و مدينه، منتقل سازد. حركت بايد حركتِ جوهرى باشد و نه حركتِ مكانى. حركتى