22
حكمت حلّيت حيوانات بحرى
حكمتى كه براى حلّيت صيد بحرى بيان شده، اين است كه صيد دريايى، صيد آبى است و آب مايه حيات مىباشد كه هرچيز زندهاى از آن آفريده شده است همانگونه كه قرآن كريم نيز مىفرمايد:
«وَجَعَلْنٰا مِنَ الْمٰاءِ كُلَّ شَىءٍ حَىّ» . 1«و هر چيز زندهاى را از آب آفريديم» .
و چون مقصود از عبادت و غير عبادت زندگى دلهاست، پس بين آب كه مايۀ حيات است و عبادت كه مايۀ حيات دلهاست، مناسبت بوده و هر دو خواستۀ الهى را بهجا مىآورند، از اينرو صيد دريايى حلال شده است. 2و امّا علّت اينكه فقط صيد دريايى حلال است نه صيد آبى اين است كه حكم الهى وسعت دارد و دريا نيز وسعت دارد، از اينجهت مناسبت بين دريا و حكم الهى هست نه غير دريا.
دوام تلبيه و وسعت آن
تلبيه همان لبيك گفتن است و آن يكى از شعائر حج و حاجيان است. حاجى با تكرار «لَبَّيك اَللّهُمَّ لَبَّيك. . .» نداى پروردگارش را كه او را به زيارت خانۀ خود خوانده است پاسخ مثبت مىدهد.
حضرت امام خمينى رحمه الله دراينباره مىفرمايد:
«از آنجاكه در اين مناسك عجيب، از اول احرام و تلبيه تا آخر مناسك، اشاراتى عرفانى و روحانى است كه تفصيل آنها در اين مقال ميسر نيست، اكتفا به بعض اشارات تلبيهها مىكنم:
لبيكهاى مكرر از كسانى حقيقت دارد كه نداى حق را به گوش جان شنيده و به دعوت اللّٰه تعالى به اسم جامع، جواب دهند. مسأله، مسألۀ حضور در محضر است و مشاهدۀ جمال محبوب، گويى گوينده از خود در اين محضر بيخود شده و جواب دعوت را تكرار مىكند و دنباله آن، سلب شريك به معناى مطلق آن مىنمايد، كه اهل اللّٰه مىدانند، نه شريك در الوهيت فقط. گرچه سلب شريك در