40نيز بىشك ريشه در سرچشمۀ زلال احاديث و روايات دارد. براى روشنتر شدن اين بحث، شايسته است اقوال فقها نيز مورد نقد و بررسى قرار گيرد:
الف - برخى از بزرگان از منتهى و تحريرالأحكام علامه نقل كردهاند كه مواقيت پنج تا است.
صاحب تفصيل الشريعه مىنويسند: «كلمات فقهاى شيعه در شمار ميقات گوناگون است منتهى و تحرير ميقاتها را پنج مورد مىدانند.» 1ليكن در منتهى پس از بيان اين كه آشنايى با ميقاتها واجب است، مىنويسد: بحث در آن، در دو مقام انجام مىگيرد: 1 - در تعيين مواقيت 2 - ميقاتهاى پنجگانه را كه رسول خدا - ص - تعيين كرده برمىشمرد؛ از جمله ميقات اهل مدينه و عراق را سپس ميقات كسى را كه منزلش بعد از اين مواقيت است. و بعد ميقات صبيان را بيان مىكند. 2و در تحرير نيز، همانند منتهى، اول مواقيت منصوص سپس ميقات كسى را كه منزلش بعد از مواقيت است و نيز ميقات صبيان را بيان مىكند. 3بنابر اين علامه مواقيت را در پنج مورد منحصر نمىكند و اين نسبت نادرست است، به ويژه اين كه رواياتى كه ميقاتها را پنج مورد دانسته در ذيل برخى از آنها ميقات شخصى كه محل سكونتش بعد از مواقيت است را برشمرده است.
ب - برخى از فقها فرمودهاند مواقيت شش مورد است و اين قول رأى مشهور فقها دانسته شده.
مرحوم بحرانى در حدائق مىنويسد:
«مقام اول بحث در اقسام ميقاتها است و مشهور در كلام فقهاى شيعه اين است كه ميقات شش مورد است؛ همانگونه كه در اخبار آمده است.» 4از جمله فقيهانى كه مواقيت را شش مورد دانستهاند، محقق در شرايع 5و شهيد در لمعه 6و بسيارى از فقهاى ديگر است.
ج - از بعضى فقيهان نيز نقل شده كه ميقاتها هفت مورد است، در تفصيلالشريعه آمده است: «وعن بعض انّها سبعةٌ» ؛ 7«برخى از فقها بر اين باورند كه ميقاتها هفت مورد است.»
د - فقيهان ديگرى شمار ميقاتها را ده مورد دانستهاند؛ از جمله آنها است سيد در عروةالوثقى كه افزون بر پنج ميقات مشهور مكه، ده مورد را به عنوان ميقات برمىشمارد و دويرةالأهل و فخ و محاذات مواقيت و ادنىالحل را نيز اضافه مىكند. 8