45و فداكارى، قرار گذاشتند تا زمينهاى مهاجران را نيز تحت رعايت و كشاورزى بگيرند محصول آن را بطور يكسان و مساوى ميان خود تقسيم كنند.
البته تلاش پيامبر - ص - براى رفع اين فاصلۀ طبقاتى به همين مورد ختم نمىشود.
آن حضرت برخى غنايم را، مثل اموال يهود بنىنضير، به مهاجران اختصاص داد و فقط سه نفر نيازمند انصارى را در اين غنيمت با آنها شريك ساخت و به ايشان فرمود: اگر مىخواهيد اموال و خانههاى خود را با مهاجرين قسمت كنيد و با آنها در اين غنيمت مشاركت جوييد و اگر مىخواهيد خانهها و اموالتان از خودتان باشد و چيزى از اين غنيمت براى شما تقسيم گردد.
انصار پاسخ دادند: ما اموال و خانههاى خود را با مهاجران قسمت مىكنيم و غنيمت را هم به ايشان مىدهيم و در آن با مهاجران مشاركت نمىكنيم.
بدين سان انصار جوانمردى و مروّت را در حق مهاجران به نمايش گذاردند چنانكه خود مهاجران دربارۀ آنها مىگفتند. هيچ كس را مثل انصار مدينه نديديم، در مواسات با ما بخوبى عمل كردند و اموال خود را به ما بخشيدند و ما را در پيشه و كار خويش مشاركت دادند تا آنجا كه مىترسيديم همۀ اجر و پاداش خداوند نصيب آنها گردد.
تشريع اذان
يكى ديگر از فرازهاى مهم در بدو ورود پيغمبر - ص - به مدينه، تشريع اذان بوده است. داستان از اين قرار بود كه مردم براى گزاردن نماز در غير وقت خود پيش پيامبر - ص - مىآمدند. در اينجا نقل مورخان شيعه و اهل سنت باهم در شرح اين حادثۀ تاريخى تفاوت مىيابد. بنابر نقل ابن هشام پيغمبر براى رفع مشكل فوق در انديشۀ آن بود كه مثل يهود از بوق براى آگاهى دادن مردم به وقت نماز و يا مثل مسيحيان از ناقوس استفاده كند. ليكن از اين امر منصرف گرديد و با ياران خود به مشورت پرداخت. عبداللّٰه بن زيد خزرجى خدمت آن حضرت خوابى را كه ديده و در آن جملات اذان را از مردى سبزپوش شنيده بود نقل مىكند.
پيامبر - ص - نيز خواب او را رؤياى صادقانه و حق قلمداد كرده به بلال مىفرمايد كه همان جملات را به عنوان اذان بگويد. در همين حين عمر بن خطاب هم كه در خانهاش عبارت اذان را شنيده، شتابان پيش رسول اللّٰه - ص - مىآيد و مىگويد: من نيز در خواب خود عين اين