27مدار وجود زاد و راحله نيست. به نقل يكى از روايات اين گروه بسنده مىكنيم:
صحيحة معاوية بن عمار قال: «سألت أبا عبداللّٰه - عليهالسلام - عن رجل عليه دين أعليه أن يحجّ؟ قال: نعم انّ حجّةالاسلام واجبةٌ على من أطاق المشى من المسلمين ولقد كان (أكثر) من حجّ مع النبى - صلى اللّٰه عليه و آله - مشاة. . .» 1معاوية بن عمار مىگويد: «از امام - ع - در مورد شخصى كه بدهكار است پرسيدم كه آيا انجام حج بر او واجب است؟ فرمود: بله؛ زيرا حجةالاسلام بر هر كس كه توان پياده روى دارد واجب است. از اين رو بيشتر كسانيكه با پيامبر - ص - حج مىگزاردند، اين كار را پياده انجام مىدادند.»
اين روايت از يك سو اشكال سندى دارد و از سوى ديگر، بدون در نظر گرفتن صدر آن، كه آيا دين و قرض مانع از وجوب حج مىشود يا نه، دلالت دارد كه اگر شرايط ديگر حج بجز زاد و راحله وجود داشته باشد؛ حج واجب است!
لازم به يادآورى است كه طاقت در روايت به معناى توان و قدرت بىمشقت است نه توان و قدرت با زحمت و مشقت زياد. شاهد بر اين مدعا فهم مرحوم صاحب جواهر است. 2بنابر اين، ميان اين دو دسته از روايات تعارض پيش مىآيد كه بايد آن را حل كرد.
جمع ميان اين دو دسته از روايات، از راههايى ممكن است:
1 - دستۀ دوّم حمل بر حجّ مستحبى مىشود و دستۀ اول بر حج واجب، اين جمع را به مرحوم شيخ نسبت دادهاند. 3اشكال: اين جمع صحيح نيست؛ زيرا به دو دليل، دستۀ دوم قابل حمل بر استحباب نيست: الف - «على» دلالت دارد بر وجوب ب - در روايت معاوية بن عمار تصريح شده بود كه حجةالاسلام بر كسى كه توان پيادهروى دارد واجب است و بىشك حجةالاسلام عبارت است از حج واجب و نيز در روايات ديگر شواهد و قرائنى وجود دارد كه اين جمع را غير قابل قبول مىكند.
2 - دستۀ دوم حمل بر موردى مىشود كه وجوب حج مستقر شده و دستۀ اول بر موردى كه حج مستقر نگرديده است.
فاضل هندى در كشف اللثام مىنويسد: اگر وجوب حج بر شخصى مستقر شود بايد آن