19لغت براى بيان معانى الفاظ، سراغ معانى متداول ميان عرف مىروند. اين دو، بگونهاى به هم نزديكند كهمىتوان گفت استطاعتعرفى هماناستطاعت لغوىاست. جزدربرخى موارد خاص.
3 - استطاعت عقلى؛ اين نوع از استطاعت عبارت است از امكان وجود خارجى. گر چه با زحمت و مشقّت غير قابل تحمّل همراه باشد. بنابر اين استطاعت عقلى با استطاعت عرفى و لغوى در اين جهت اختلاف دارند زيرا استطاعت عرفى، توانايى بدور از مشقت غير قابل تحمل مىباشد، بر خلاف استطاعت عقلى كه توانايى با مشقت و زحمت مىباشد.
استطاعت در قرآن
بعد از روشن شدن معناى استطاعت در لغت همچنين بيان اقسام و تعريف اجمالى آن، ضرورى است به اين مطلب بپردازيم كه مراد از استطاعت و قدرت در آيۀ «وللّٰه على الناس حج البيت من استطاع اليه سيبلاً. . .» 1چيست و از كدام يك از اقسام قدرت و توان است.
در اينجا دو نظر عمده و اساسى وجود دارد:
الف - معناى استطاعت در آيه، گر چه به معناى قدرت و توان عقلى است و در نتيجه ارشاد به حكم عقل است، ليكن شارع افزون بر قدرت عقلى، زاد و راحله را نيز بر آن افزوده است.
صاحب جواهر، 2علامه در منتهى، 3آية اللّٰه شاهرودى 4و آية اللّٰه خويى را مىتوان از طرفداران اين نظر شمرد. ايشان مىفرمايند: آيه ارشاد است به حكم عقل و حج بر اساس آيه و حكم عقل با قدرت و تمكن بر آن، واجب است، گر چه در صورت مشقّت، از باب قاعدۀ «نفى حرج» از آن رفع يد مىشود. ليكن مطابق روايات وارده در اين باب، استطاعت معتبر در وجوب حج اخصّ است از قدرت عقلى و قدرت در آيه؛ زيرا قدرت در روايات عبارت است از داشتن زاد و راحله. 5ب - شارع در معناى استطاعت دخالت نكرده و همان معناى عرفى را شرطِ وجوبِ حج قرار داده و روايات تنها پارهاى از مصاديق استطاعت عرفى را بيان كرده است.
صاحب مدارك، 6علامه در تذكره، 7صاحب ذخيره، 8محدّث كاشانى در مفاتيح الشرايع، 9صاحبحدائق، 10شهيداول، شهيد دوم 11وصاحب تفصيلالشريعه پيرو اين نظرند.