15
و يبدى الحصى منها، اذا قذفت به
من البرد اطراف البنان المَخَضّب 1
«ليلى را نديدم كه پس از مقدارى توقف در خيف منا، در سرزمين مُحَصَّب، به جمار، سنگ بزند و هنگامى كه سنگريزهها را پرتاب مىكند، سرانگشتان خضاب شدۀ او، از زير لباسش نمايان گردد.»
اينها همه گواهى مىدهد كه رمى جمار در عصر جاهليت، جزئى از مناسك حج بوده است.
فقهاى شيعه و اهل سنت اتفاق دارند كه يكى از واجبات حج و اعمال منا، «رمى جمرات» است. همچنين تعداد سنگها و چگونگى انداختن آنها مورد اتفاق آنان مىباشد. اما چنانكه از مطالعۀ مناسك علما و مراجع دينى معاصر برمىآيد، اصل جمره را معين نفرمودهاند. گويا به اعتماد اين كه محل آن در «منا» مشخص و روشن است، يا از باب اين كه تعيين موضوع به عهدۀ مجتهد نيست، به صورت سربسته گفتهاند:
«رمى جمره، يعنى ريگ انداختن به جمره كه نام محلى است در منا» . 2برخى از فقها اين مقدار نيز توضيح ندادهاند، بلكه بطور اطلاق گفتهاند: «از كارهاى واجب در منا رمى جمره است» . 3ولى توضيح ندادهاند كه آيا مراد، ستونهاى سنگى است كه اينك در منا به نام «جمره» شناخته مىشوند يا اينكه زمين و محل ستونهاى كنونى است. (چنانكه فقهاى أهل سنت مىگويند.)
در هر حال با اين كه هيچيك از فقها در مناسك روشن نساختهاند كه «جمره عبارت از ستونهاى سنگى است» اما فعلاً سيرۀ حجاج شيعه اين است كه به ستونهايى كه در منا بنا شده، سنگ مىاندازند وآن را