49و چون از عرفات برگردد و دوباره داخل حرم شود از اينكه خدا باز او را اذن دخول حرم داده تفأّل زند كه خدا او را قبول فرموده و خلعت قرب بر او پوشانيده و از عذاب خود، او را ايمن ساخته.
و چون به منى آيد و متوجّه «رمى جمرات» گردد، نيّت او از رمى جمرات، بندگى و قصد امتثال امر الهى باشد. و خود را متشبّه كند به حضرت خليل الرّحمن در وقتى كه در اين مكان، شيطان بر او ظاهر گرديد. پس خداى - تعالى - او را امر فرمود كه: آن لعين را با سنگريزه براند. و چنان قصد كند كه: سنگ ريزهها را بر روى شيطان مىاندازد و پشت او را مىشكند. و چون ذبح قربانى كند، ياد آورد كه اين ذبح، اشاره به آن است كه:
به سبب حجّ بر شيطان و نفس امّاره غالب گشتم و ايشان را كشتم و از عذاب الهى فارغ گشتم. پس در آن وقت، سعى كند در توبه و بازگشت از اعمال قبيحه كه سابق مرتكب بود تا در اين اشاره صادق باشد. و فى الجمله شيطان و نفس امّاره را ذليل كرده باشد.
و از اين جهت رسيده است كه: «علامت قبول حجّ، آن است كه:
حال آدمى بعد از حجّ، بهتر از سابق گردد» .
و در خبرى ديگر وارد است كه: «از علامت قبول حجّ، ترك معاصى است كه سابق مىكرد. و بدل كردن همنشينان بد را به همنشينان خوب، و مجالس لهو و غفلت را به مجالسى كه در آن ياد خدا مىشود» . 1و از حضرت امام به حقّ ناطق، جعفر بن محمّد الصادق - عليه السّلام - حديثى وارد است كه متضمّن عمدۀ اسرار و دقايق حجّ است. و خلاصۀ آن اين است كه فرمود: «چون اراده حجّ كنى پس دل خود را خالى كن از هر چه آن را از خدا مشغول مىكند، و پردۀ ميان تو و خدا مىگردد. و همۀ امور خود را به خدا واگذار. و در جميع امور خود بر او توكّل كن. و سر تسليم بر قضاى او نه. و وداع كن دنيا و استراحت و خلق را. و حقوق مردم را