48مىگزند، خداوند رحمت كند كسى را كه بر ولايت ما باشد» .
برداشتى كه از اين نوع تقيّه مىتوانيم داشته باشيم - بويژه با تعبير: «كسى كه چنين تقيّهاى را رعايت نكند دين ندارد» - اين است كه حفظ كيان اسلام و اقامۀ مذهب حق، مساوق و ملازم با داشتن دين و تعهد به آيين، و عدم رعايت آن، موجب جدايى انسان از دين خواهد بود.
با توجه به اين معنى، جا دارد ما چنين ادعا كنيم كه:
افراد يا گروههايى كه در برابر نظام اسلامى و حاكميت قوانين قرآن در كشور جمهورى اسلامى ايران، ايستاده و درصدد تضعيف و يا از بين بردن اين نظام مقدس مىباشند، به مقتضاى روايت مذكور، از دين فاصله گرفتهاند و با قرآن به مخاصمه و دشمنى پرداختهاند؛ زيرا مقابلۀ با استقرار حاكميت اسلام و سعى و تلاش در تضعيف نظام ارزشمند قرآن، نمىتواند با تدوين و تعهّد به دين سازگار باشد؛ چرا كه دين جز تسليم در برابر مقررات اسلام و گردن نهادن به قوانين آسمانى قرآن مجيد، چيز ديگرى نيست. و بسى جاى شگفتى است، افرادى كه خود را