75لحاظ «فردى و اجتماعى»، «عبادى و سياسى»، «اجتماعى و نظامى» و «بينالمللى و جهانى» مورد بحث و تحليل قرار گرفته است كه پارهاى نسبتاً جامع و پارهاى تكبعدى و با ديدى يك جامعه است.
آنچه در تحليهاى يكسويه، از آن غفلت شده است، جامعيت حيرتانگيز و احياناً متناقض نماى حج است كه زهدگرايان عبادت پيشۀ خسته از دنيا، و اجتماع و سياست را از يك جنبهاش غافل مىسازد و سياستپيشگان و دست اندركاران ادارۀ جوامع اسلامى را، از جنبه ديگرش...
از اين رو، در اين مقال كوتاه سعى بر آن است كه در نهايت اجمال به جامعيت حج اشارهاى گذرا شود كه البته اهل فضل و اطلاع، بدين مختصر بسنده نخواهند كرد و بلكه در تصحيح و تكميل و تشريح آن خواهند كوشيد.
* * *
حج را مىتوان از يك ديدگاه گردهمآئى پاكان و نيكان، وارستگان معنويتگرا و از دنيا رستگان آخرتگرا بشمار آورد.
اجتماعى به پاكى قدوسيان ملأ اعلى و فرشتگان عالم بالا، كه در «اشهر معلومات» بر گرد اولين خانهايكه براى «همه مردم جهان» نهاده شده فرا گردهم آيند و اقيانوسى جوشان وخروشان پديد آرند كه هر فرد حاجى، قطرهاى از اين درياست. در اين گردهمآئى حاجيان از آن دم كه به نيت حج، از خانه و ديار و همۀ پيوندهاى دنيائى مىگسلند، تا آنگاه كه در ميقات احرام بر مىبندند، تا طواف، تا وقوف، تا رمى، تا ذبح... همه جا و همه جا، خدا را مىجويند و در طلب وصال اويند.
مناسك حج يكايك تبلور حالات گوناگون انسان خدا جوى عاشق پيشه بيقرارى است كه كوبكو روبه سوى او دارد و نشان از او مىجويد و بوى او مىبويد...
عاشقِ از فراق معشوق بجان آمدهايكه عنان اختيار از كف فروهشته، در راه وصال يار، گاهى با تأمل و قرار و گاهى با اضطراب و بىقرار به اينسو و آن سو مىرود، در كوه و بيابان، شب و روز، آرام نمىگيرد و همه جا نشان از بىنشان مىخواهد.
حج در اين نگرش، يك سير معنوى انسانى است كه يكجا و يك زمان توسط انسانهايى فراهم آمده از چارسوى جهان به مقصد تقرب به مبدأ، والاى آفرينش صورت مىپذيرد.
حج از اين ديدگاه، كنگره مخلصين و متقين و صالحين و عابدين و قانتين روى زمين است.
مجامع و كنگرههاى جهانى و بينالمللى،