46نكند و بميرد، از كسانى است كه خدا دربارۀ او گفته است: «در روز قيامت او را كور بر مىانگيزانيم 1.» پرسيدند كور؟ فرمود: آرى كور از راه خير 2.
استطاعت چيست و مستطيع كيست؟:
استطاعتِ حج را فقهاى مذاهب اسلام در رسالههاى عملى و كتابهاى مناسك، معنى كردهاند: آنقدر پول كه بتوان به مكه رفت و برگشت، آن اندازه كه زن و بچۀ او تا بازگشت وى بدان زندگى كنند، بعلاوۀ دارا بودن مايهاى براى گذران خود و عائلهاش پس از بازگشت از حج.
همين و همين، تكليفى ساده، تا آنجا كه بسيارى از مسلمانان خود را بر انجام دادن اين تكليف، قادر مىبينند، و شايد به خاطر همين آسان بودن است كه همه ساله صدها هزار، و در عصرما افزون از يك ميليون مسلمان از گوشه و كنار جهان به راه مىافتند، تا خود را به يكى از ميقاتها برسانند.
اما اعمال حج، بظاهر آسانتر از مستطيع شدن است: در يكى از ميقاتگاهها، مُحْرم شود و به مكه برود. هفت بار به دور خانۀ كعبه طواف كند، دو ركعت نماز در مقام ابراهيم(ع) بخواند، هفت بار بين دو كوه صفا و مروه برود و برگردد، اندكى از موى يا ناخن را بچيند و از لباس احرام بيرون آيد، كار عمرۀ تَمتُّع پايان يافته است، و بايد منتظر احرام حج باشد.
سپس روز هشتم يا نهم ذوالحجه از مسجدالحرام يا از شهر مكه محرم شود، براى ظهر روز نهم ذىحجه خود را به عرفات برساند. تا غروب آفتاب در عرفات بماند، شب دهم به مشعرالحرام رسد، و تا طلوع خورشيد در آنجا توقف كند، سپس عازم منى گردد، هفت بار به جمرۀ عَقَبَه سنگ بيندازد،
گوسفندى قربانى كند، سر را بتراشد يا اندكى از موى سر بچيند، براى طواف زيارت و نماز طواف و سعى و طواف نساء و نماز طواف به مكه برگردد، شب يازدهم و روز آن و شب دوازدهم و نيمۀ روز دوازدهم را در منى توقف كند و به جمرههاى سهگانه هر يك هفت سنگ بيفكند، از اين به بعد تا پايان عمر حاجى است. استطاعتى كه بظاهر تحصيل آن بسيار