74مواقف اسارت، از كربلا تا شام، به روشنگرىها پرداخته و مظلوميت شهيدان طف و دنائت و پستى قاتلان و دستگاه اموى را برملا مىسازد كه در دل تاريخ اين مواضع و خطابههاى روشنگر، نقش هدايتگرانه و آزادى آفرينِ خويش را ايفا مىنمايد. در سخنانى كه در كوفه در جمع مردم فريب خوردۀ كوفه ايراد كرد، موجى از گريه و خجلت و شرمسارى را در آن نابكاران برانگيخت. در بخشى از سخنانش در كوفه چنين فرمود:
«أَيُّهَا النَّاسُ نَاشَدْتُكُمْ بِاللهِ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّكُمْ كَتَبْتُمْ إِلَى أَبِي وَ خَدَعْتُمُوهُ وَ أَعْطَيْتُمُوهُ مِنْ أَنْفُسِكُمْ الْعَهْدَ وَ الْمِيثَاقَ وَ الْبَيْعَةَ وَ قَاتَلْتُمُوهُ وَ خَذَلْتُمُوهُ فَتَبّاً لِمَا قَدَّمْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ سَوْأَةً لِرَأْيِكُمْ بِأَيَّةِ عَيْنٍ تَنْظُرُونَ إِلَى رَسُولِ اللهِ(ص) ». 1
«اى مردم، شما را به خدا سوگند، آيا به ياد داريد كه نامههايى را به پدرم نوشتيد و او را خدعه كرديد و در نامههايتان با او عهد و پيمان بستيد و با او بيعت كرديد، سپس با او به جنگ برخاستيد و دست از يارى او برداشتيد؟! واى بر شما، از آنچه براى آخرت خويش تدارك ديدهايد. چه زشت و ناروا انديشيديد. به چه رويى در قيامت با پيامبرخدا رو به رو خواهيد شد؟»
اين سخنان، همچون پتكى بر روان و ذهن بيمار و فريب خوردهشان نواخته شد و آنان را در خود فرو برد و علائم خجلت و حسرت و پشيمانى را در آن دغلكاران ظاهر نمود.
سخنان آن حضرت در مجلس عبيدالله بن زياد و مواجهۀ صريحش با آن ملعون، داستانى غرور آفرين از امام و قافلۀ اسيران است. آن حضرت در مسير شام در مواقف بسيارى به روشنگرى پرداخت و عمق حادثۀ كربلا را به آنها شناساند؛ چنانكه در بعلبك و عسقلان و مواقف بسيار ديگرى به ايراد خطبههاى حماسى و شور آفرين روشنگر پرداخت و اثرى عميق در آنان و در تاريخ بر جاى نهاد.
در ورود به شام، پيرمردى از اشتباه خود برگشته و توبه مىنمايد؛ «اللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ مِنْ عَدَاوَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مِنْ قَتْلِ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ لَقَدْ قَرَأْتُ الْقُرْآنَ مُنْذُ دَهْرٍ فَمَا شَعَرْتُ بِهَا قَبْلَ الْيَوْمِ»؛ 2«خدايا! به سوى تو باز مىگردم؛ (سه مرتبه). خدايا! به تو باز مىگرديم از دشمنى خاندان پيامبر و بىزارى مىجويم از كسانى كه اهلبيت پيغمبرت را كشتند. من تاكنون هرچه قرآن خواندهام و آيات مودّت ذوى ا لقربى، تطهير و... را نفهميدهام. اينها همه در پرتو روشنگرى هاى امام سجاد(ع) روى داده است.»