47اينجا با ديگر مذاهب اختلافى ندارند.
آنچه حنابله آن را مقدار واجب شمرد ه اند، وجوب مسح تمام سر است به همراه هر دو گوش؛ به اين عبارت كه واجب است مسح، تمام سر را در بر بگيرد. 1
استدلال ايشان اين است كه «باى» «بِرُؤُسِكُمْ)» براى الصاق است نه تبعيض. با اين حساب، مثل اين است كه گفته شود «و امسحوا رؤسكم » كه جميع سر را شامل مىشود. 2
مسح بر عمامه
حنابله مسح بر عمامه را نيز جايز شمرده و آنرا مستند به فعل پيامبر(ص) مىدانند. 3
استحباب تكرار مسح
احمد بن حنبل بر اين باور است كه مستحب است مسح تكرار شود كه اين استحباب را به فعل عثمان نسبت داده اند.
گرچه حنابله معترفاند كه فعل پيامبر در مسح، يكمرتبه بوده نه به صورت تكرار، اما با اين حال، برخى از ايشان بر اين باورند كه آن حضرت، يكمرتبه را براى نشان دادن جواز انجام داده و تكرار مسح، سنت و افضل است.
استفاده از آب جديد در مسح
ديدگاه حنبلىها بر اين است كه متوضى بايد از آب جديد براى مسح سر استفاده كند و از رطوبت و ترى دستان براى مسح سر بپرهيزد؛ زيرا ترى كه در دستان متوضى باقى مانده، آب مستعمل است و وضو با آب مستعمل مجزى نيست. 4
شستن مجزى از مسح است
حنابله بر اين عقيده اند كه اگر متوضى به جاى مسح، سر را بشويد با اين شرط كه همزمان با شستن و يا كمى بعد از آن، دست خود را بر روى سر بكشد، صدق مسح كرده و وضوى او صحيح است. 5
مسح سر در نگاه مالكى ها
واجب است تمام سر مسح شود. 6