41آن متفق عليه است، كه بايد قبل از ورود به طهارت هاى سه گانه (وضو، غسل و تيمم) حاصل شود. 1
تنها نظريۀ مخالف در اين موضوع منسوب به فرقه حنفيه است كه صحت نماز را متوقف بر وضوى با نيت ندانسته ا ند و هرگاه طهارت حاصل شود ولو به قصد خنك شدن كفايت مى كند. 2
غسل الوجه
شستن صورت، دومين واجب و فريضه در افعال واجب وضو است. مقصود از آن، جارى شدن آب روى صورت است كه يك مرتبه واجب است.
هر چند پيرامون محدودۀ صورت بين فرق اسلامى اختلاف نظر وجود دارد:
اماميه محدودۀ واجب در شستن صورت، از رويشگاه موى سر (بالاى پيشانى) تا انتها و پايين چانه، از جهت طول مى باشد و مابين انگشت ابهام و شست از جهت عرض مى د اند. 3
اما شافعيه در ناحيۀ شست وشوى طول، تا پايين و زير چانه را واجب و در ناحيۀ عرض، از لالۀ گوش تا لالۀ گوش را واجب دانسته ا ند. 4
مالكيه در محدودۀ شست و شو با اماميه موافق ا ند. 5
حنابله و حنفيه نيز در جهت طول با اماميه و در جهت عرض با شافعيه موافق ا ند. 6
غسل اليدين
ميان اماميه و عامه در اينكه براى ساختن وضو، شستن دست ها با مرافق ( آرنج ها) يك مرتبه واجب است، اتفاق نظر وجود دارد. 7هر چند در مورد روش و كيفيت شستن دست ها، اختلاف دارند.
اماميه شستن از بالا به پايين را واجب و خلاف آن را غيرصحيح دانسته ا ند اما عامّه آن را مجزى و مجوّز دخول در نماز مى د انند. 8
مسح الرأس؛ كه همان كشيدن دست بر روى سر است.
اماميه: مسح مقدارى از جلوى سر، كه اسم مسح بر آن صدق كند، واجب و مجزى است و گونه هاى
ديگر؛ همچون شستن يا آب پاشيدن و. . . مكفى نيست.
اما عامّه نظرات مختلف و متفاوتى در اين واجب دارند:
حنابله: مسح تمام سر و حتى گوشها را واجب مى د انند.
مالكيه: تمام سر را جزو واجب مسح مى د انند.