10
«المعضوب الضعيف، سواء بلغ في الضعف ان لا يستمسك على الراحلة أم لا. و حينئذ فوصف الاستمساك على الراحلة في العبارة مخصص لا موضح» .
1
احاديث و روايات چندى اين گفتار را تأييد مى كنند. از جمله دو روايت ذيل:
* «وَ فِي رِوَايَةِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ الله (ع) قَالَ: وَ إِنْ كَانَ يَقْدِرُ أَنْ يَرْكَبَ بَعْضاً وَ يَمْشِيَ بَعْضاً فَلْيَفْعَلْ. . .» . 2
*
«فِي رِوَايَةِ حَفْصٍ الْأَعْوَرِ عَنْهُ (ع) قَالَ: الْقُوَّةُ فِي الْبَدَنِ وَ الْيَسَارُ فِي الْمَالِ» . 3
اين دو روايت از جهت سند ممكن است با اشكال و ايراد مواجه باشند، ليكن از جهت دلالت تام هستند. ضعف سندى آنها با روايات صحيحه ا ى كه به صورت مطلق شامل اين مطلب مى شوند، قابل جبران است.
پس هركسى، به هر علتى داراى ضعف جسمى بوده و توان مسافرت و انجام اعمال حج را نداشته باشد، داراى مانع شرعى بوده و حج مباشرى از وى ساقط مى گردد. 4
البته افرادى چون كودكان (كه ضعف جسمى دارند) و ديوانگان (كه داراى ضعف روحى هستند) تخصصاً از بحث ما خارج ا ند؛ زيرا آنها اصالتاً مورد تكليف نيستند.
3) پيرى
كهولت سن و طولانى شدن عمر انسان؛ اعم از مرد و زن و سالم و بيمار، به گونه ا ى كه توان مسافرت و انجام اعمال عبادى در موسم حج را از انسان سلب كند، مانع محسوب مى گردد.
روايات فراوانى بر اين مطلب دلالت دارند؛ از جمله، صحيحة هشام بن حكم:
«عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ الله (ع) فِي قَوْلِهِ - عَزَّ وَ جَلَّ -
وَ لله عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا
5
،
مَا يَعْنِي بِذَلِكَ؟ قَالَ: مَنْ كَانَ صَحِيحاً فِي بَدَنِهِ مُخَلًّى سَرْبُهُ، لَهُ زَادٌ وَ رَاحِلَةٌ» . 6
اين حديث از جهت سند صحيح و بى اشكال و از جهت دلالت، دال بر مانعيت «ناخوشى بدن» در وجوب حج مى باشد و اين ناخوشى هم شامل بيمار و هم شامل پير و از كار افتاده مى گردد.
البته كهولت سنّ و مانعيت آن براى انجام حج در افراد گوناگون متفاوت است؛ زيرا در يك سنّ و سالى (مثلا 90 سالگى) در برخى از افراد كهولت تحقق پيدا مى كند و در برخى افراد ديگر تحقق پيدا نمى كند. اصولاً برخى از انسان ها زود پير مى شوند و برخى دير و برخى ديگر ديرتر.
ملاك و معيار در پيرى افراد و تحقق كهولت سنّ آنان، از كار افتادگى و ناتوانى آنان در تحمل