63محمد الأنصارى الجزيرى الحنبلى، متوفاى 977 ق. مىباشد.
وى فصل چهارم از باب هفتم كتابش را با عنوان «الفصل الرابع فى ذكر من حج من النساء و الخوندات، و اكابر المخدرات» به اين مساله اختصاص داده و 26 زن سرشناس را كه به سفر حج رفتهاند به اجمال گزارش كرده است. حجم صفحات اين فصل حدود 5/12 صفحه است. 493 - 481
اين گزارش ضمن برخوردارى از امتياز ابداع و ابتكار در پرداختن به حجگزارى زنان و پيشتازى و سبقت، داراى سه نقيصه است:
1. تنها زنان وابسته به حاكمان و پادشاهان را گزارش كرده و از ديگر طبقات به ويژه زنان عالم و دانشمند و اهل خير و سير و سلوك تُهى و خالى است.
2. اين گزارش تنها زنان شرق عربى را در بر مىگيرد و به ديگر مناطق جهان اسلام؛ مانند غرب عربى و ايران و. . . نمىپردازد.
3. نقيصۀ سوم، كه البته از مؤلف نيست، اين است كه تا زمان حيات مؤلف را كه به اواخر قرن دهم برمىگردد در برگرفته و از آن پس، حدود پنج قرن مىگذرد كه در اين گزارش جايش خالى است و طبيعى است كه در اين دورههاى متأخر به جهت سهولت سفر و رفت و آمد و مهيا بودن وسيلههاى مدرن موارد بيشترى قابل ثبت و گزارش است.
براى اينكه بابِ تتبع، پژوهش و تحليل در اين باب گشوده شود، نخست ترجمه آزادِ نوشتۀ عبدالقادر حنبلى را مىآورم و در ادامه به برخى موارد كه تا اين زمان به دست آوردهام، ضميمه مىكنم. بر اين اساس اين نوشته در دو قسمت تنظيم مىشود:
يكم. حجگزارى زنان مشهور بر پايۀ كتاب «الدرر الفرائد المنظمه. . .»
1
1 عايشه، دختر طلحة بن عبيد الله، بن عثمان، بن عمرو، بن كعب، بن سعد، بن تيم، بن مُرّة تيمى. سال 95 ق.
وى در سال 95 ق. حج گزارد و اميرالحاج در آن سال وليد بن عبدالملك بن مروان بود. عايشه نزد وليد رفت و از او خواست همراهانى برايش بگمارد. وليد گروهى از مردان را با شصت قاطر و هودج همراه وى كرد.
در آن سال سكينه دختر امام حسين (ع) نيز به حج آمده بود ولى شوكت و امكانات عايشه بيشتر بود. جارچىِ عايشه شعرى با اين مضمون خواند: