25مىدانم و آنچه را حرام فرمودهاى حرام مىشمارم و يا مىگويى: اى پيامبرخدا، من تو را زيارت مىكنم در صورتى كه به گمراهى مخالفين، تو بينا هستى. آيا تو اين مخالف گمراه نيستى؟ يا خويشتن را از جملۀ مخالفين استثنا مىكنى؟
12. يا در زيارت مىگويى: پدر و مادرم و مال و فرزندانم فداى تو باد! چگونه اين همه را فدا مىكنى و حال آنكه تو مخالف امر و نهى او، در مقدار كمى از مال خود هستى؟ و اگر به تو بفرمايد: اى دروغگو! آيا مرا گول مىزنى؟ آيا جواب تو چه خواهد بود؟ و بترس از اينكه در دعوى خود دروغگو باشى و در پيشگاه حضرت او، خلاف واقع بگويى و حال آنكه او دروغ را حرام فرموده است و بدان كه دروغ گفتن به كسى كه عالم به دروغ است و مىداند كه دروغ مىگويى، استهزاى اوست و پناه بر خدا از اين خطرها!
13. در ضريح مقدس او، قبر سيده زنان و بانوى بانوان جهان را زيارت كن و در زيارت آن خاتون، مانند عملى كه در زيارت پدر بزرگوارش به جا آوردهاى به جاى آر؛ زيرا او پاره تن او و كريمه و حبيبه اوست.
14. پس از زيارت حضرت زهرا (عليها السّلام) قصد زيارت ائمۀ بقيع (عليهم السلام) نما و به نحوى كه در زيارت آن بزرگوار گذشت، آنان را نيز زيارت نما؛ زيرا آنها به منزلۀ جان او هستند.
15. كوشش كن برنگردى مگر اينكه آثار اذن و اجازۀ خروج ظاهر شود؛ هم چنان كه بعد از ظهور آثار اجازۀ ورود، داخل گشتى و چون اراده برگشت نمودى، آرام آرام به عقب برگرد و دوباره به مقام خود برو، بر آن حضرت سلام ده و كمى بايست و سلام را تكرار كن و چون از حرم خارج شدى، عقبۀ در آستانه را ببوس و در مراجعت اگر بدنت برمى گردد، تو با قلب و روح و فكر خودت در حضور او مقيم بمان و چون كوچهاى را به انتها رسانيدى و خواستى داخل كوچۀ ديگرى شوى، به عقب سر برگرد و به آن حضرت با سلام اشاره كن تا اينكه داخل منزل شوى. . . .
منابع:
1. جوادى آملى، عبدالله، صهباى حج، اسرا، 1378
2. ملكى تبريزى، ميرزا جواد، المراقبات، اخلاق، 1376، ترجمه ابراهيم محدث.