604. يك بار ديگر، گروهى از احبار يهود در لباس تاجران از شام به مكّه آمدند تا عبداللهبن عبد المطّلب را به قتل برسانند. آنها به همراه خود شمشيران آغشته به سمّ داشتند و مترصّد فرصتى مناسب بودند تا نقشۀ پليد خود را به مرحلۀ اجرا بگذارند.
عبدالله به قصد شكار از مكّه خارج شد و يهوديان فرصت را غنيمت شمرده، محاصرهاش كردند و خواستند به قتلش رسانند، اما خداوند به وسيلۀ گروهى از بنىهاشم كه از راه رسيدند، او را نجات داد. گروهى از احبار كشته و بعضى هم به اسارت درآمدند.34
عبدالله بن عبد المطّلب در سن 17 يا 25 سالگى به طرز مشكوكى از دنيا رفت.
كازرونى در كتابش (المنتقى) مىنويسد:
24 سال از پادشاهى كسرى انوشيروان گذشته بود كه عبدالله متولّد شد. وقتى 17 ساله شد با آمنه ازدواج كرد و هنگامىكه آمنه به محمّد (ص) باردار شد، عبدالله در مدينه وفات كرد.35
انگشت اتّهام در وفات عبدالله، متوجّه يهود است و آنها متّهم به مسموم كردن او هستند؛ زيرا آنها بارها در مكّه كوشيدند تا علىرغم موانع، او را بكشند. پس اگر پاى عبدالله به مدينه مىرسيد، چگونه رفتار مىكردند؟ البته هدف، پيامبر خدا (ص) بود و قربانى عبدالله.
دو ماه پس از ازدواج، عبدالله در راه تجارت، در مدينه از دنيا رفت. تير يهود براى بار دوم دير به هدف خورد. آمنه دو ماهه باردار بود كه عبدالله به طرز مشكوكى، در يثرب رحلت كرد.36
مدفن، مزار و بارگاه عبدالله پدر پيامبر (ص)
پيشينۀ دار النابغه، مدفن عبداللّه پدر پيامبر (ص) در مدينه
عبدالله، بعد از رحلتش، در نزد دايىهاى پدرش - از طائفه «بنى النجار» - در خانهاى معروف به دار النابغه به خاك سپرده شد؛ زيرا سلمى، همسر هاشم، مادر عبد المطّلب از بنى نجار بود.37
پيامبر گرامى در سن شش سالگى با مادرش آمنۀ بنت وهب براى ديدار اقوام و زيارت قبر پدرش به مدينه آمد و چند روزى (شايد به مدّت يك ماه) در همان خانه توقّف كرد.38 آن حضرت پس از هجرت از مكّه، چون به مدينه وارد شد، نگاهى به خانهاى كه قبر پدرش در آن بود انداخت و گفت: مادرم مرا به اينجا آورد و در اين خانه، قبر پدرم عبدالله مىباشد.39
در منابع كهن نوشتهاند محلّ دفن جناب عبدالله «دار نابغه» است40 و آن، محلّ آمد و شد پيامبر (ص) بوده و تصريح كردهاند كه آن حضرت در آنجا نماز خوانده است.41
اين خانه، در مدينه، در ميان خانههاى قبيلۀ بنى نجّار و متعلّق به شخصى از اين قبيله، به نام «نابغه» بوده و شهرت آن، به دليل محلّ دفن جناب عبدالله، پدر گرامى پيامبرخدا (ص) است. پيكر عبدالله، طبق روال آن روزگار در داخل همان خانه (دار النابغه) به خاك سپرده شد. دار نابغه كه به «بيت ابى النّبى» نيز معروف شد،42 در غرب مسجد النبى،43 در كوچۀ «طوال» مشهور به «زقاق آمنه» ،44 در خيابان مناخه، مقابل باب السلام قرار داشت و تا اين اواخر زائران مزار آن جناب را زيارت مىكردند.45
اين مقبره داخل بقعهاى بوده كه در زمان عثمانىها آن را به طور مجلّل، با سنگهاى سياه رنگ ساخته بودند و مدخل آن، با آثار معمارى و نقاشى و خطاطى عثمانىها تزيين شده بود.46
پيامبرخدا (ص) پيوسته به زيارت مرقد پدرش مىشتافت و در آنجا نماز مىگزارد و به همين مناسبت اين محل را «مسجد دار النابغه» نيز گفتهاند.47
ابن شبّه از يحيى بن نضر نقل كرده كه پيامبر در مسجد دار النابغه و مسجد بنى عدى نماز خواند و در روايتى است كه در مسجد بنى عدى غسل كرد.
ابن ابى يحيى نيز از هشام بن عمرو نقل كرده كه پيامبر در مسجد بنى عمرو بن مبذول (مسجد بقيع الزبير) و در دار النابغه و مسجد بنى عدى نماز خواند.