52«وكان سعد بن أبى وقّاص قد اعتزل عليّاً. . . و لم يحضر فى دومۀ الجندل و قال فى جواب ابنه عمر بن سعد. . . فاحضر دومۀ الجندل فإنّك صاحبها غداً. فقال: مهلاً يا عمر، إنّى سمعت رسول الله - صلّى الله عليه - يقول: يكون من بعدى فتنۀ خير الناس فيها الخفى التقى» .52
«سعد بن ابى وقاص، از على (ع) فاصله گرفت و در دومۀ الجندل (نبرد صفين) حاضر نشد، پسرش عمر بن سعد به او گفت: به دومۀ الجندل برو كه تو امير آن خواهى شد. پاسخ داد: سكوت كن، شنيدم كه پيامبر فرمود: بعد از من فتنهاى پديد مىآيد، بهترين مردم انسانى است كه خود را مخفى دارد و دورى گزيند.»
آرى، او با اين برداشت غلط و انحرافى، از يارى على (ع) دست كشيد.
فرزند فاسد سعد
سعد بن ابى وقاص پسرى دارد فاسدكه نامش عمر است. او حادثۀ كربلا پديد آورد و قلب ذريه و آل پيامبر: را آزرد و خون بهترينها را بر زمين ريخت؛ به طمع حكومتِ رى و دنياى فانى.
سعد بانى شهر كوفه
شهر كوفه را سعد بن ابى وقاص به دستور خليفۀ دوم بنا نهاد. جرجى زيدان، اديب و مورخ مسيحى لبنانى! مىنويسد:
«سعد پس از فتح عراق و غلبه بر ايرانيان، در مدائن فرود آمد و چند تن را به مدينه فرستاد تا مژدۀ فتح را به عمر برسانند. عمر فرستادگان سعد را زرد و نزار ديد و از ايشان سبب تغيير اين حالت را پرسيد. گفتند: بوى آب و هواى شهرها، رنگ ما را دگرگون كرده و عمر دستور داد سرزمينى را براى اقامت مسلمانان در نظر بگيرند كه با مزاج آنان سازگار باشد. سعد زمينى را در كنار فرات، در نزديكى حيره انتخاب كرد و در آغاز مانند بصره خانهها را با نَى ساخت. اما چون پس از چندى نَىها آتش گرفتند. با اجازۀ عمر، خانهها را از خشت ساختند و كوفه بنا شد. كوفه در نزد شيعه، مقامى ارجمند دارد؛ زيرا كه حضرت على (ع) آنجا را مقر خلافت خود قرار داد و در همانجا كشته شد.»53
سعد بن ابى وقاص مدفون بقيع
مورخان و شرح حال نويسان، در بارۀ محل دفن سعد بن ابى وقاص مطلبى را نقل كردهاند كه خلاصۀ آن چنين است:
«او در اواخر عمر خود، يكى از دوستانش را به زاويۀ شرقىِ خانۀ عقيل، دركنار بقيع برد و از او خواست خاكهاى سطحى زمينى را كنار بزند، سپس چند عدد ميخ كه به همراه داشت، به عنوان علامت و نشانه به آنجا كوبيد و وصيت كرد جنازهاش را در آن محل به خاك بسپارند و پس از مدتىكه در قصر خود، در وادى عقيق و بيرون شهر از دنيا رفت، بدنش را به مدينه منتقل كردند و طبق وصيتش، در همان محل كه علامتگذارى شده بود دفن نمودند.»54
«ابن دهقان. . . فخرجنا حتّى دللتهم على ذلك الموضع، فوجدوا الاوتاد، فحفروا له هناك و دفنوه» .55
«ابن دهقان (كه به دستور سعد بن ابى وقاص، ميخها را كوبيد) گويد: پس از مرگ سعد، مردم را به قبر او و محل انتخابى او راهنمايى كردم. ميخها را يافتند و قبرش را كنده و در همانجا دفنش نمودند.»
جنازهاش را تا بقيع مشايعت كردند و مروان حكم بر جنازهاش نماز گزارد.
مقبرۀ او در بيست مترى شرقى مقبرۀ مالك بن انس و در جهت شمال شرقى دار عقيل و مقبرۀ وى قرار داشته است.
پىنوشتها:
1. كشف الغمه، ج1، ص153؛ مدائح الانوار، ص236
2. آل عمران: 7، «آنان كه در قلبهايشان كژى و انحراف بود، از تشابهات پيروى كردند، به قصد فتنهجويى و تأويلى نفس گرايانه.»
3. احزاب: 33
4. آل عمران: 18
5. ابوعمرو، يوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبّر، الاستيعاب فى معرفۀ الصحابه، ج4، دار الجيل بيروت، 1412ه.
6. ابن عبد البرّ، الاستيعاب، ج4، پيشين، ص1770
7. حيوانى است به اندازۀ گربه و داراى سُم.