12محروم شود. سالك بايد مثال و نمونۀ آن حقيقت بالايى را امتثال كند تا انشاء الله به آن حقيقت اصيل نايل شود.
بنابراين، انسان بايد با روح خود به حضرت قدس توجه كند و با بدن خود، روح را مشايعت كند، به اين گونه كه بدن بايد به دنبال نمونهها و مثالهاى عالم ملك برود. 1
بيرون آمدن از خانۀ سكونتِ زمينى به سوى كعبۀ مقصودِ خداوند، زمينهاى است براى سير در عالم معنا. روح، سير به سوى عرش الهى دارد و بدن سير به سوى مثال زمينى. بدن با احرام بستن و محرومكردن خود از شهوات حيوانى، روح را آماده مىكند تا از «بيت نفس» به سوى كعبۀ مقصود و «بيت الله» حركت كند، آنهم با نيتى خالص و با تجرد تام و خالىكردن بدن از لذتها و آلودگىها و سالك در اين مسير با طواف گرد كعبۀ مقصود و عبادت بر آستان حق، شبيه اشخاص عاليه و عقول كريمه تحت عرش الهى مىشود. تمام موجودات در حال عبادت خداوندند.
سالك طريق حج با حركتهايى از سر عشق و به صورت دورانى، يادآور حركت دورى و شوقىاى است كه مثال و نمونۀ حركت افلاك و عقول و فرشتههاى مقرّب است؛ چون تمام آنها با عشق و شوق و حركت دورى به سمت او در حركت هستند. آغاز سير آنها از مبدأ كلّ - خداوند تعالى - بوده و نهايت اين سير نيز به سمت اوست.
«وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا» ؛ 2يعنى براى اهل هر ملت، قبلهاى است كه خداوند آن را قبلۀ آنان قرار داده است. همۀ موجودات را سويى است كه همه به آن سو رو آوردهاند؛ به عبارت ديگر، همۀ موجودات را خدايى است كه به جانب آن خداوند، روى مىآورند و اين خداوند استكه در اين موجودات عاليه، شوق را به وجود آورده است كه باعث مىشود طواف كنند.
ملاّ صدرا در پايان از اين افلاك و عرش الهى نيز تمجيد مىكند و مىفرمايد: «خداوند خير دهد گروهى را كه به سوداى تقرّب الىالله به گِرد كعبه در طوافاند!» . اين عبارت صدرا هم شامل موجودات عاليه است كه گرد كعبۀ مقصود و عرش الهى در حال طواف هستند و هم شامل طواف كنندگانى كه روى زمين، گرد كعبه در مسجدالحرام در حال طوافاند.