43دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند. سهل گفت: مردم شب را به صبح آوردند، در حالى كه در اين انديشه بودند كه پيامبر پرچم را به چه كسى خواهد سپرد! ؟ آنگاه كه صبح شد، خدمت پيامبر رسيدند و هر كدام اميدوار بودند كه پرچم به او داده شود، اما پيامبر فرمودند: كجا است على بن ابىطالب؟ سهل گفت: على درگير درد چشم است. پيامبر فرمود: او را بياوريد. على را آوردند. حضرت از آب دهانش به چشم على كشيد و برايش دعا كرد. چشم على (ع) بهبود يافت. گويى كه دردى نداشته است! در اين هنگام پيامبر پرچم را به على سپرد. على (ع) خطاب به پيامبر (ص) گفت: من با آنان مىجنگم تا همچون ما، به مسلمانى در آيند. پيامبر فرمود: پيشگامانى را بفرست و به اسلام دعوتشان كن و به آنان بگو كه خدا دربارۀ ايشان چه چيزى را دوست مىدارد. سوگند به خدا كه اگر يك نفر به وسيلۀ تو هدايت شود، براى تو بهتر است از تمام نعمتهاى روى زمين.»
پايدارى سهل در ولايت على (ع)
كينۀ آل مروان نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) را به خوبى مىدانيم و نيز آگاهيم كه بيشترين كينه را، اين دودمانِ مطرود نسبت به على (ع) داشتهاند. در همين راستا مروانيان ميكوشيدند ياران على را نيز به انواع آزارها و اذيتها، شكنجه كنند. از اين رو، فردى از آل مروان كه از سوى معاويه بر مدينه گماشته شده بود، دستور داد سهل بن سعد ساعدى را بياورند. وقتى سهل را حاضر كردند، آن فرد دستور داد كه سهل به على (ع) ناسزا گويد، اما سهل از اين كار خوددارى كرد و حاضر به سبّ على (ع) نشد. آن فرد خبيث گفت: حال كه حاضر نيستى، على را دشنام داده، ناسزا بگويى، بگو خداوند ابو تراب را لعنت كند (!) سهل گفت: براى على، نامى محبوبتر از ابوتراب نيست و هنگامى كه او را با كنيۀ «ابوتراب» ميخوانند، خوشحال مىشود و من هرگز چنين كارى را نميكنم؛ زيرا خودم شاهد بودم كه على (ع) در خانه نبود و پيامبر خدا (ص) به خانۀ على رفتند و ديدند او در خانه نيست، از دختر خويش فاطمه (س) پرسيدند: على كجا است؟ فاطمه (س) عرض كرد: از خانه بيرون رفت. پيامبر به سمت مسجد رفتند و ديدند على (ع) درگوشهاى از كوچۀ منتهى به مسجد، روى خاكها نشسته و بر چهرهاش مقدارى گرد و غبار است. حضرت به ايشان فرمود: برخيز اى ابوتراب، پس از اين، على (ع) خوشترين كلمه را كلمۀ ابوتراب مىدانست و هرگاه به اين كنيه خوانده مىشد، خوشنود مىگرديد.» 1و بدينسان، سهل بن سعد از ناسزايى به على (ع) خوددارى ورزيد و مورد آزارها و شكنجههاى بسيارى واقع شد و همواره مورد عذاب قرار مىگرفت.