17كنند؛ زيرا اگر اين مسأله بهطور مطلق، جايز شمرده شود، لازم مىآيد كه نماز جماعتِ متقابل (رو در رو) در داخل كعبه جايز باشد و چهرۀ امام و مأموم در برابر همديگر قرار گيرد، اما چنين تقابلى را نمىتوان به رسميت شناخت.19
بايد گفت اين اشكال، شايستۀ تأمل است و دلايل جايز بودن اقامۀ نماز جماعت، به فرد شايع مربوط مىشود اما اطلاق ادله به فرض موجود بودن ربطى به اين فرد نادر ندارد.
ممكن است گفته شود: از آن زمان كه كعبه به دست پيامبر خدا ابراهيم (ع) بنا گرديد، شكل هندسى مسجدالحرام به صورت دايرهاى بود؛ زيرا طواف كعبه كه خداوند عزّ وجلّ در آيۀ ( وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ )20 از زبان ابراهيم خليل، آن را مورد تأكيد قرار داده است بر دايرهاى بودن مسجدالحرام صحه مىگذارد. درست است كه اقامۀ نماز به شكل دايرهاى، در برخى موارد مستلزم تقابل و رو به روى هم قرار گرفتن امام و مأموم است اما آيا مطالب ياد شده از قراين جايز بودن اقامۀ نماز جماعت دايرهاى محسوب نمىشود؟
در پاسخ بايد گفت: شكى نيست كه طواف دايرهاى صورت مىپذيرد اما نشانهاى در دست نيست كه ثابت كند مسجدالحرام در عصر ابراهيم (ع) به شكل دايره بنا نهاده شده است و حتى اگر چنين باشد دليل جايز بودن نماز جماعت به صورت دايرهاى به شمار نمىآيد.
تا اينجا دو اشكال از اشكالات ياد شده در كلام فقها، بررسى گرديد، اما اشكال سوّمى نيز وجود دارد و آن اينكه:
ج: نبايد حائلي ميان امام و مأموم قرار گيرد
از شرايط صحت نماز جماعت اين است كه در ميان امام و مأموم، حائلى مانع از ديدن امام نشود.
محقّق مىگويد: اگر در ميان امام و مأموم حائلى باشد كه مانع از ديدن امام گردد، نماز جماعت صحيح نيست.
صاحب جواهر مىگويد: به نظر مىرسد اين مسأله مورد اجماع است و در «الذخيرۀ» ، «صريح الخلاف» ، « المنتهى» و « المدارك» به آن اشاره شده است.
روايت صحيح زراره از امام باقر (ع) اين مطلب را تأييد مىكند. در اين روايت آمده است: «اگر قومى نماز بگزارند و ميان آنها و امام حائلى غير قابل عبور قرار گيرد، آن امام صلاحيت امامت آنها را ندارد و هر صفى كه افراد آن به امام جماعت اقتدا كنند و ميان آنها و صف جلو، حائلى غير قابل عبور باشد، نمازشان صحيح نيست؛ اگر در ميان نمازگزاران، پوشش يا ديوارى باشد، نمازشان صحيح نيست مگر كسانى كه از حائلهاى در باشند.»
زراره مىگويد: امام (ع) فرمودند: «اين حجلهها در هيچ زمانى وجود نداشتهاند بلكه جباران آن را به وجود آوردهاند و نمازگزارى كه در پشت اين حجلهها بايستد و به امامِ حاضر در داخل اين حجلهها اقتدا كند، نمازش صحيح نيست.»21
علت اشكال اين است كه كعبۀ معظمه به عنوان حائل در ميان امام و بسيارى از مأمومينِ حاضر در نيمۀ دوم دايره، عمل مىكند؛ به گونهاى كه اين دسته از مأمومين، امام را نمىبينند.
مىتوان گفت: مشاهدۀ امام از سوى همۀ مأمومين، ضرورتى ندارد بلكه مشاهدۀ برخى از مأمومين به رغم تعدد واسطهها كفايت مىكند.22
مأمومىكه در نيمۀ دوم دايره است، امام را نمىبيند؛ زيرا كعبه در ميان آنها حايل مىشود، اما مىتوان گفت كه مأموم، امام را از راه واسطه مىبيند. اين وضعيت، قابل مقايسه با نماز امام در حجله نيست؛ زيرا حجلۀ مسجد به گونهاى بوده كه مانع از ورود ديگران مىشده و امام به هيچ وجه قابل مشاهده نبوده بلكه مأمومين تنها از طريق مكبّر از ركوع و سجود او مطلع مىشدهاند.
علاوه بر اين، دلايل عدم وجود حائل، شامل اين نوع حائل نمىشود؛ چرا كه ماهيت نماز جماعت در كعبه، چنين حائلى را به وجود آورده است.
تا اينجا اشكالات سه گانۀ مربوط به نماز جماعت استدارهاى را بررسى كرديم و دانستيم كه اشكال دوم از اشكال نخست و سوم، قوىتر است: بنابراين، احوط آن است كه در اقامۀ نماز جماعتِ دايره وار، طورى عمل شود كه هيچكدام از موانع سه گانه به وجود نيايد.