48زيرا (پس از به قتل رسيدن مردان پيكارگر آنان) زنان و فرزندان آنها در حكم اسيران مسلمانان به شمار مىآمدند. 1اغلب اين يهوديان مسلمانشده را نوجوانانى تشكيل مىدادند كه شامل عفو پيامبر (ص) گرديده و به قتل نرسيده بودند. 2ابنحجر نام بيش از دوازده نفر قرظى مسلمان را آورده كه هريك از آنان يا از صحابه بوده و يا روايتى را از پيامبر (ص) نقل كردهاند. 3در دوران پيامبر خدا (ص) ، مدينه همچنان داراى تعدادى نهچندان كم از يهود بود، كه بر دين خود باقى مانده بودند، همچون عبداللهبن صائدكه پدرش از يهوديان بهشمار مىآمد ليكن خود نمىدانست كه وابسته بهكدام قبيله بوده است. نامبرده در دوران پيامبر خدا (ص) به دنيا آمد و در طول دوران پيامبر خدا (ص) به همراه خانوادهاش در مدينه زندگى كرد. 4روزى پيامبر (ص) از كنار او عبور نمودند، در حالىكه با كودكان مشغول بازى بود. نامبرده به مرحلۀ بلوغ قدم نگذارده بود و در دروان كودكى به سر مىبرد 5به باقىماندۀ افراد يهود در مدينه، آزادى در دين و انجام مراسم ويژۀ مذهبى داده شد. همچنين، برخى از اين يهوديان بهعلت آگاهى و آشنايى به برخى از راههاى پيرامون مدينه، بهعنوان راهنما از سوى پيامبر (ص) بهكار گرفته شدند. اين در حالى بود كه هيچيك از آنان را مجبور به ترك مدينه نساختند. 6در تاريخ آمده است كه برخى از اين افراد، در دوران خلافت ابوبكر اسلام را برگزيدند. 7در ميان جوانان يهود، افرادى بودند كه به پيامبر خدا (ص) خدمت مىكردند و پيامبر (ص) نيز به هنگام بيمارى آنان، از ايشان عيادت به عمل مىآورد. 8در مدينه يهوديان را با ديدۀ همپيمان مىنگريستند كه از عدل و انصاف در جامعه برخوردار بودند 9و در اجتماع مدينه از زندگى مالى و اقتصادى نيكويى برخوردار بودند. 10بهنظر مىرسد كه تبعيد بنىقينقاع و بنىنضير و كشتن مردان بنىقريظه تأثير فراوانى بر تعداد يهوديان مدينه نگذاشت؛ زيرا آنان بيست و چند قبيله بودند كه در مدينه زندگى مىكردند. 11همچنانكه فعاليت آنان را نسبت به بازيابى جايگاه نفوذ و قدرتشان در مدينه، تضعيف نگردانيد. پيوند و دوستى ميان اوس و خزرج موجب نگرانى و واهمۀ بازماندگان يهود مدينه شده بود. آنان توطئهها و تفرقهافكنىهاى خود را در ميان اوس و خزرج آغاز كردند؛ از آن جمله، داستان شاسبن قيس است. او مردى يهودى بود. روزى از كنار جمعى از اوس و خزرج كه در حال گفتگو با يكديگر بودند، گذشت. دوستى ميان اوس و خزرج، پس از آن همه دشمنىها موجب خشم و غضب وىگرديد. پس، از جوانى يهودى كه همراه او بود، خواست ميان آنان رفته و جنگ بعاث را به يادشان آورد. 12چيزى نمانده بود كه اين توطئه فتنهاى را بهوجود آورد، ليكن با آگاهى پيامبر خدا (ص) از آن، و دخالت در آن، فتنه