16از اين رو، حضرت ابراهيم مقام تسليم را در كنار كعبه، براى خود و ذرّيهاش درخواست نمود: «پروردگارا! ما را تسليم فرمان خود گردان و از دودمان ما نيز امتى مسلمان قرار ده.» 1از آيات ديگرى كه دلالت بر بُعد معنوى و عرفانى حج دارد، آيهاى است از سورۀ مباركۀ مائده كه خداوند فرمود: «اى كسانى كه ايمان آورديد شعائر الهى را نقض نكنيد و حريم آنها را حلال نشمريد و احترام را نگهداريد و قربانىهاى بىنشان و يا نشاندار را حلال نشمريد و نيز احترام كسانىكه براى به دست آوردن فضل پروردگار و جلب رضوان او به قصد زيارت خانۀ خدا حركت مىكنند، نگهداريد و براى آنها مزاحمت ايجاد نكنيد.» 2روشن است كه «رضوان» در لغت به معناى رضايت كثير 3است، پس حاجى در اين سفر بايد به دنبال كسب رضوان الهى باشد كه مهمترين سرمايه براى هر بندهاى، كسب رضايت مولى است؛ وَ رِضْوٰانٌ مِنَ اللّٰهِ أَكْبَرُ 4و محلّ كسب چنين رضايتى، موسم با شكوه حج است؛ چنانكهامامصادق عليه السلام در ضمن حديثمفصلى گفتند: «حجشعبهاىاز رضوانالهى است.» 5همچنانكه حضرت ابراهيم عرض كرد: «پروردگارا! من بعضى از ذريّهام را در سرزمين بى آب و علف، در كنار خانهاى كه حرم تو است، ساكن ساختم تا نماز را برپا دارند.» 6از اين آيه نيز بُعد معنوى حج استفاده مىشود؛ زيرا كه كلمات «غَيْرِ ذِي زَرْعٍ» و «عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ» و «لِيُقِيمُوا الصَّلاٰةَ» اشاره به اين است كه غرض از اسكان، زراعت و كسب و تجارت نيست، بلكه اسكان در اين مكانِ فاقدِ هر نوع امكانات اوليه، براى تقرّب محض الى اللّٰه و ممحّض شدن در عبادت اوست.
مرحوم علامۀ طباطبايى هم در مورد هجرت حضرت ابراهيم به اين سرزمين بى آب و علف فرمود: «براى اينكه ذريّهاش ممحّض در عبادت خدا شوند و مشاغل دنيا دلهايشان را مشغول نسازد.» 7از اين رو، اوّلين غرض و به قول بعضى از مفسران تنها غرضش را اقامۀ نماز ذكر كرد و چنانكه تكرار نداى «رَبَّنٰا» در « رَبَّنٰا لِيُقِيمُوا» و ذكر نماز از ميان شعائر، براى اظهار كمال عنايت به اقامۀ نماز در جوار پروردگار است. همچنانكه از آيۀ: وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطّٰائِفِينَ وَ الْقٰائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ 8استفاده مىشود كه عمده عبادت حاجى در كنار خانۀ خدا، بايد طواف و عكوف و نماز باشد.
بنابراين، حاجى از همان آغاز، كه نيت حج مىكند و از خود و خانه و كاشانه و همۀ