61در جاى ديگر مىفرمايد:
* . . . وَ مٰا آتٰاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مٰا نَهٰاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا. . . . 1
«آنچه را پيامبر خدا براى شماآورده، بگيريد (و اجرا كنيد) و از آنچه نهى كرده، خوددارى نماييد.»
گاهى نيز امر مىكند به اطاعت و فرمانبردارى از پيامبر خدا، تا آنجاكه مىفرمايد:
* مَنْ يُطِعْ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّٰهَ. . . . 2
«كسىكه اطاعت و فرمانبردارى از پيامبر كند، همانا اطاعت خداوند را نموده است. . .»
وظيفۀ انبيا و نيز پيامبرخدا صلى الله عليه و آله ابلاغ دين و ترويج احكام است و ملاحظه شد كه آنها موظّف شدهاند با دو سلاح به كار خود ادامه دهند؛ انذار و تبشير. يعنى از يك سو مردم را بترسانند و از سوى ديگر به آنها بشارت دهند. چون وصول به كمال و پرواز به قلّۀ رفيع قرب الهى بهدست نمىآيد مگر با اين دو بال؛ يعنى «خوف» و «رجاء»
اكنون كه سخن و كلام او بر اساس خواستههاى دل و هواى نفس نيست و فرامين و دستوراتش همانند دستورات الهى است و نيز اطاعت از او بهمنزلۀ اطاعت از خداوند است، پس بايد گفت: پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله با تمام وجود مردم را دعوت به اللّٰه مىكند و يكى از ويژگىهاى انبياى عظام، كه آنها را از ديگران ممتاز مىسازد، اين است كه: مردم را به سوى خداوند دعوت مىكنند.
و به عبارت ديگر؛ مىخواهند مردم را ربّانى و الهى كنند و در حركات و سكنات آنها هرگز كلمهاى مشاهده نمىشود كه دال بر اِنّيت و منيت كند، حتى اگر گروهى پيدا شوند و بخواهند به آنها رنگ الوهيت بزنند، با صراحت تمام اين فكر و عقيده را مىكوبند و با آن مبارزه مىكنند.
به حضرت عيسى خطاب مىشود: اى عيسى، آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را به عنوان دو معبود انتخاب كنند؟ حضرت عيسى عرضه مىدارد: من حق ندارم چيزى را كه شايستۀ من نيست به مردم بگويم. من چيزى جز آنچه فرمان يافتهام به آنها نگفتهام و آن اين