21اقدام برخى از صحابه در نفى عمرۀ تمتّع، عملاً بر اقسام ديگر حج توصيه و تأكيد شده است. اين نوشتار بر آن است كه با تكيه بر ادلّۀ روايىِ فريقين (شيعى و سنى) به بررسى وضعيت حج تمتع در عصر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بپردازد و ارجحيت آن را نسبت به دو قسم ديگر، به ويژه با تكيه بر روايات وارده از طريق اهلبيت عليهم السلام مبرهن سازد.
درآمد
گزارشى از حج پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در حَجّةالوداع و تشريع عمرۀ تمتّع در خصوص چگونگى حج آن حضرت در حجةالوداع، روايات متعدد و گاهى مفصّل در جوامع حديثى فريقين وارد شده 1و با استفاده از همين روايات، كتب مستقلى نيز ويژۀ كيفيت حجّ آن بزرگوار به رشتۀ تأليف كشيده شده است؛ 2از جمله عبداللّٰه بن سنان در حديثى از امام صادق عليه السلام سفر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در حجةالوداع را چنين گزارش كرده است:
«پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اعلام كرد كه من عازم حجّ خانۀ خدايم و نامهاى نوشت تا به مسلمانان ابلاغ شود كه هركس مىتواند عازم حج شود. مسلمانان از اطراف مدينه گرد آمدند. پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه خاج شد و موقعى كه در كنار (مسجد) شجره فرود آمد، فرمود تا همگان موهاى زايد بدن را بزدايند و غسل كنند و لباسى بر تن نكنند جز يك قواره پارچه كه بر كمر ببندند و يك قوارۀ ديگر كه بر دوش بپيچند و اگر ندارند، عمامۀ خود را بر دوش بگيرند. ابو عبداللّٰه گفت:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به اين صورت لبيك مىگفت:
« لَبَّيْكَ، اللّٰهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاٰ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، اِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ، لاٰ شَرِيكَ لَكَ» .
«آمدم، بار خدايا! آمدم، و تو را انبازى نيست. آمدم. ستايش و نعمت هر دو از آن تو است همراه با پادشاهى و تو را انبازى نيست.»
و فراوان مى گفت: « لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِج لَبَّيْكَ» ؛ «آمدم اى صاحب آسمانهاى بلند، آمدم.» و هرگاه به رهگذرى برمىخورد و يا بر پشتهاى بالا مىرفت و يا از درهاى سرازير مىگشت، آواى لبيك را از سر مىگرفت و نيز در پايان شبها و بعد از نمازها، به تكرار آن مىپرداخت.