55گريۀ پيامبر صلى الله عليه و آله به هنگام ديدن جهيزيه دخترش فاطمه عليها السلام:
. . . و پيامبر صلى الله عليه و آله مشتى از درهمها را برداشت و ابوبكر را فراخواند و آن را به او داد و فرمود: «با آن براى دخترم لوازم خانه تهيه كن» و همراه او سلمان و بلال را فرستاد تا در حمل لوازمِ خريدارى شده، يارىاش نمايند. ابوبكر گويد: مبلغى كه (پيامبر صلى الله عليه و آله) به من داد، شصت و سه درهم بود. با آن، يك زيرانداز مصرى پر شده از پشم، يك فرش از پوست، بالشى از چرم، كه از ليف خرما پر شده بود، چادرى خيبرى، يك مشك آب، يك آفتابه و چند عدد كوزۀ سفالى و پردۀ نازك پشمى خريدم و همۀ آنها را نزد رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله آورده، در پيشگاهش نهاديم. وقتى نگاه حضرت به آنها افتاد، اشگ ريخت و سرش را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: «اَللَّهُمَّ بٰارِكْ لِقَومٍ جُلّ آنِيَتِهِمْ الْخَزَفْ. . .» ؛ «خدايا! به كسانى كه بيشتر ظروفشان از سفال است، بركت عطا فرما» . 1لبخند پيامبر صلى الله عليه و آله، هنگام گفتوگوى على و فاطمه عليهما السلام:
ابن عباس گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله بر على و فاطمه عليهما السلام وارد شد، در حالى كه آن دو مىخنديدند.
آن دو، وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدند، سكوت كردند. پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب به ايشان فرمود: چه شد كه خنديديد و همينكه مرا ديديد ساكت شديد؟ ! فاطمه عليها السلام گفت: . . . اى پيامبر خدا، على گفت:
من نزد رسول اللّٰه از تو محبوبترم و من گفتم: محبوبيت من نزد پيامبر از تو بيشتر است. پيامبر صلى الله عليه و آله تبسم كرده، فرمودند: دختركم تو (رحم و) رقت فرزند را دارى و على نزد من از تو عزيزتر است؛ «يٰا بُنَيَّةَ لَكِ رِقَّة الْوَلد و عَلِيٌّ أَعزّ عَلَيَّ مِنْكِ» . 2