58كشور اسلامى مىدانيد بايد تابع مقررات آن بشويد؛ چنانكه من فعلاً در ايران مقيم هستم و آن را كشور اسلامى مىدانم، فردا ماه مبارك رمضان است. دولت اعلام خواهد داشت كه فلان روز اول ماه مبارك رمضان است، بر من واجب است كه از آن تبعيت نموده و همان روز را روزه بگيرم، اگرچه از حجاز تلگرافى دريابم كه آن روز اول ماه نيست. آيا من مىتوانم به دولت تكليف كنم كه چون فتوا دهندۀ شما شيعى است اجازه بدهيد يك نفر از اهل فتواى سنى در محكمۀ شرعيه حاضر و به شهادت شهود گوش دهد. . . ؟
گفتم: ما كشور سعودى را كشور اسلامى مىدانيم، حرف در مستند فتواست، من خودم در سال 1350 عازم مكّه بودم، شبى ميان مكّه و مدينه به مناسبت احتمال شب اول ماه ذىالحجةالحرام بودن، ميان بيابان تمامى حجّاج از اتومبيلها پياده شده و استهلال نمودند و احدى ماه را نديد! چيزى كه مايۀ بدگمانى اينجانب شد، آن بود كه يك نفر حملهدار كه يك چشم هم نداشت پهلوى خود من ايستاده و استهلال نمود و در نتيجه گفت كه ماه پيدا نيست و چون به مكّه رسيديم يكى از شهود همين حملهدار بود و روى شهادت يك چنين شهودى فتوا داده مىشود! ازاينرو، اگر يك نفر عالم شيعه در محكمه باشد و به اوضاع شهود كاملاً دقت شود، اختلافى در ميان نخواهد بود.
آقاى حمزه غوث اظهار داشت كه دقت در مستندات فتوا وظيفۀ شرعى و وجدانى مفتى است و اگر بر فرض اينكه مفتى در فتواى خود دقت ننمود، كسانى كه طبق فتواى او عمل مىكنند پيش خدا مسؤول نيستند.
چون مطلب به اينجا رسيد، من ديگر نخواستم دنبالۀ مطلب را گرفته و ثابت كنم كه درمسألۀ مفروض، دليل آقاى حمزهغوث پايهاى ندارد. بههرحال گفتوگوى ما باز به موضوع رفع اختلافات بازگشت.» 12. چنانكه گذشت، آيتاللّٰه سيد ابوالقاسم كاشانى رحمه الله در سال 1371ق. \ 1331 ش. به حج مشرف شدند. در آن سال نيز چنين اختلافى روى داد. از اين رو،