50مذهبى و مسلكى كه بوده است! از هنگامى كه وسيلۀ مسافرت سريع و روابط نزديك شده، اين اختلاف و بحث نو ظهور پيدا شده است؛ حجّاج ايرانى تقويمهاى منجّمان ايران را همراه مىآورند يا به وسيلۀ مسافر و راديو مىشنويد كه فلان روز در ايران اول ماه بوده و در اينجا دولت روز ديگر را اول ماه اعلام مىكند، بدبينى شديد هم كه وجود دارد، به اين جهت مىگويند:
همانطور كه ما مذهب اينها را قبول نداريم، ماهشان هم مال خودشان. ما پيرو افق خودمان كه افق شيعه است مىباشيم؛ آيا در اين موارد جاى تعصّب است! ما خواه ناخواه در سرزمين حجازيم پس بايد تابع افق همين جا باشيم. . . .
بنا به فرمايش شما جز در سالهايى كه هلال بلند است و به چشم همه مىآيد (كه كم اتفاق مىافتد) در هر سال اين اختلاف و احتياط بايد باشد! چه رؤيت هلال ايران با حكم اول ماه حجاز متفق باشد و چه مختلف؛ چون اول ماه ايران به جهت اختلاف افق براى حاجّ حجّت نيست، اعلام حكومت اينجا را هم كه قبول نداريم!
. . . بعد معلوم شد كه عدهاى شب بعد به مشعر رفته و دچار زحمت شدهاند، يكى از اهل علم كه دندهاش شكسته بود، مدتى مىناليد واز ما كتمان مىكرد. . . .» 115. مرحوم آيتاللّٰه سيد ابوالقاسم كاشانى نيز در سال 1371 برابر با 1331 ش.
به حج مشرّف شد. چنانكه در گزارش سفر مرحوم آيتاللّٰه سيد محمود طالقانى، كه همان سال به حج مشرف بود گذشت، در سال مزبور نيز اين اختلاف رخ داد. جناب آقاى جعفر رائد كه به عنوان دفتردار همراه مظفر اعلم، سفير ايران در عربستان، به جده رفته و هنگام حج آيتاللّٰه كاشانى همراه ايشان بوده است، در اين باره مىنويسد:
«. . . در آن سال در مورد رؤيت هلال ذىالحجه ميان شيعيان و سنّيان اختلاف افتاده بود و آيتاللّٰه كاشانى مايل بود مقامات سعودى به شيعيان اجازه دهند كه يك روز ديرتر اعمال حج را بهجا آورند. البته امير سعود نه تنها اين پيشنهاد را نپذيرفت بلكه به او برخورد؛ زيرا آن را مقدمۀ دو دستگى