37ابن موسى الرضا عليهما السلام در پاسخ به سؤالاتى چند كه طى نامهاى براى من نوشتند، از فلسفۀ حج نيز سخن گفتند و پس از ذكر اسرار عبادى و عرفانى و آثار معنوى و فرهنگى و تربيتى و تاريخ آن، به اقتصاد و آثار معيشتى نيز اشاره كردند. در بخشى در اين نامه آمده است:
«وَ مَعَ مَا فِي ذَلِكَ لِجَمِيعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ. . . وَ مَنْفَعَةِ مَنْ فِي شَرْقِ اْلأَرْضِ وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ مِمَّنْ يَحُجُّ وَ مِمَّنْ لَمْ يَحُجَّ مِنْ تَاجِرٍ وَ جَالِبٍ وَ بَائِعٍ وَ مُشْتَرٍ وَ كَاسِبٍ وَ مِسْكِينٍ وَ قَضَاءِ حَوَائِجِ أَهْلِ اْلأَطْرَافِ وَ الْمَوَاضِعِ الْمُمْكِنِ لَهُمُ اْلإِجْتِمَاعُ فِيها كَذٰلِكَ . . . لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ. . .» . 1
«يكى از علل وجوب حج منافعى است كه از اين رهگذر به همۀ خلق مىرسد، و نيز منافعى است كه نصيب كسانى كه در شرق و غرب و خشكى و دريا هستند مىشود؛ چه آنهايى كه حج مىگزارند و يا آنان كه به حج نيامدهاند؛ اعم از تاجر يا واردكنندگان، فروشنده يا خريدار، پيشهور يا مستمند. و همچنين حج تأمين كنندۀ نيازهاى ساكنان اطراف و امكنهاى است كه مىتوانند در موسم اجتماع كنند تا بدين وسيله شاهد منافع خود باشند.»
به موجب اين روايت آثار اقتصادى حج منحصر به حجگزاران نيست بلكه ميليونها انسان كه در گوشه و كنار جهان اسلام به سر مىبرند و هزاران خانواده در حرم و خارج حرم و حوالى مكه و كسانى كه در اقصى نقاط، به نوعى با منافع حج سر و كار دارند از بركات حج بهرهمند مىشوند. از كشاورزى كه محصول توليد مىكند، هنرمندى كه آثار هنرى و دستى مىآفريند، دامدارى كه دام مىپرورد، رانندهاى در حمل و نقل مشاركت دارد، بازرگانى كه آذوقه و نياز زائران را به صورت كلى و جزئى فراهم مىسازد و ساير اصناف و اهل حرفه كه در پديد آوردن امكانات اين سفر سهيماند، همگى از منافع حج بهره مىبرند.
در بازار اقتصادى حج ميليونها انسان؛ از خرد و كلان تغذيه مىشوند، نياز سالانۀ خود را تأمين مىكنند، حتى فقرايى كه قدرت كار ندارند از احسان و انفاق حاجيان و ذبيحۀ زائران بهره مىبرند و اگر اين امكانات و همين گوشت قربانى با برنامهاى دقيق پياده مىشد و به مصرف نيازمندان در هر شهر