19چهارپايان را به آنان روزى داديم. پس، از گوشت آنها بخوريد و گرسنۀ فقير را هم اِطعام كنيد.»
پس از اينكه ابراهيم عليه السلام بهدستور خداوند از ساختن خانه فراغت يافت و فرمانِ تطهير بيت را از سوىِ خدا دريافت كرد، خدا به او دستور داد كه با صداىِ بلند به مردم ندا درده تا مناسك حجّ بهجا آرند و قصد خانه كنند و همانطور كه على عليه السلام و ابنعباس گفتهاند خِطاب فعلِ «اَذِّن» به ابراهيم است. سياق عبارت هم ايجاب مىكند كه مخاطب، ابراهيم عليه السلام باشد و نه حضرترسول صلى الله عليه و آله پساز اعلامحجّ در آيۀبعدى، خداوندمنافعحجّ را برمىشمارد ومىگويد:
تنها فيوضاتِ معنوى نصيب نمىشود، بلكه سودهاى مادّى هم دارد؛ يعنى اگر اعلام كنى بهسوى تو مىآيند تا منافع خود را ببينند.
كلمۀ «منافع» در آيه، نكره است و بهصورت جمع و بهطور مطلق ذكر شده است پس بنابراين از لحاظ فنّ معانى، اِفادۀ عموم مىكند و مىتواند هم منافع دنياوى را شامل شود كه حوائج گوناگون و نيازمندىهاى همگانى را دربر مىگيرد؛ چه اقوام مختلف گِرد مىآيند، اقوامى كه معبود همهشان، يكى است و افكار همه يكسان است. قبلۀ همه كعبه است. وحدت فكرى دارند. وحدتِ كلمه دارند. درنتيجۀ اتّحاد مىتوانند در حلّ مشكلاتِ اقتصادى يكديگر ياور هم باشند و مشكلات همديگر را حلّ كنند و درنتيجه بهرههاى مادّى نصيب ملّتهاى گوناگونِ مسلمان شود.
و همچنين منظور از «منافع» مىتواند منافع اخروى باشد؛ زيرا عبادتها معنويت ايجاد مىكند و انسان مىسازد و اثرش در گفتارها و كردارها نمودار مىگردد و انسانها بهسوى فلاح و رستگارى مىروند. 1اين است كه قرآن بهطور كلّى و مطلق گفته است:
لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُم . تا هر گروهى به حَسَب استعداد و نياز و دريافت خود بهره مىگيرند. 2فعل اَمر «اَذِّن» خطاب به ابراهيم است تا براى حجّ ندا دردهد و در ميان مردم اعلامِ حج كند، بانگ حج دردهد تا با پاى پياده و بر پشت مركبِ لاغر از دوردست صحراهاى عميق بهسوى خدا آيند. 3