47البته در صورت امكان، بهتر است كه حاجى با بعضى از خويشان و دوستان خود به گونهاى برنامهريزى كند كه در روز عيد قربان آنان به نيابت از او در وطن قربانى كرده و پس از آن حاجى به تقصير و ساير اعمال بپردازد، لكن اين كار واجب نيست زيرا براى بسيارى از حجاج موجب عسر و حرج مىباشد. 1از آنجا كه اين نظريه، علىرغم طرح تفصيلى ادلۀ خود، مورد توجه دقيق بعضى از فضلاء و صاحبنظران قرار نگرفته و اشكالاتى بر آن مطرح شده است و نيز با عنايت به آثار اجتماعى مهمى كه از عمل به اين فتوا حاصل مىگردد، نگارنده در صدد برآمد كه با تحريرى نسبتاً جديد از نظريه مزبور (كه عمدتاً برگرفته از ادلۀ صاحب اين فتوا است) اشكالات وارد شده را نيز پاسخ گويد.
خلاصهاى از مهمترين دلايل اين نظريه را مىتوان به شرح زير ارائه نمود:
1- قرآن كريم به شدت از اسراف نهى كرده و مسرفين را اهل آتش دانسته است:
ولا تسرفوا إنّه لا يحب المسرفين 2
وانّ المسرفين هم اصحاب النار 3
انّ اللّٰه لايهدى من هو مسرف كذاب 4
واهلكنا المسرفين 5
مبغوض بودن اسراف از ديدگاه شارع اسلام به حدّى است كه حتى انفاق را نيز (كه يك عمل پسنديده و شرعى است) در صورتى مطلوب دانسته كه به حدّ اسراف نرسد و فرموده است:
والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواماً 6همچنين از تبذير نيز به شدت نهى كرده و مبذرين را به عنوان برادران شياطين معرفى كرده است:
ولا تبذّر تبذيراً انَّ المبذرين كانوا اخوان الشياطين 7
در روايات اسلامى نيز اسراف و تبذير به شدت مورد نهى قرار گرفته و دايرۀ آنها به اندازهاى وسيع دانسته شده كه حتى شامل كوچكترين و كم ارزشترين اشياء همچون دور انداختن هستۀ خرما و يا دور ريختن ته ماندۀ آب نيز مىشود:
«عن ابىعبداللّٰه عليه السلام قال: انّ القصد امر يحبهاللّٰه عزوجل و انّ السرف يبغضه