30بسيارى از دانشمندان مذاهب گوناگون اسلامى، آن را جزء اصول اساسى دين مىدانند؛ هرچند از احياى آن در موسم حج و سرزمين وحى و پايگاه توحيد، غافلاند. به اميد احياى حجّ ابراهيمى و محمّدىصلوات اللّٰه عليهما، آنگونه كه آرزوى پرچمدار اسلام ناب در عصر حاضر بود. إن شاءاللّٰه.
فصل اوّل: قرآن و «برائت از مشركان»
1 - برائت از مشركان، سيرۀ پيامبران
برائت از ملحدان و مشركان، يكى از دو ركن اساسى توحيد است. نظرى به اصول بنيادين اديان توحيدى نشان مىدهد كه «اعلان برائت از مشركان» جزء لاينفك (و به تعبير حكما، جزء ذاتى) توحيد است.
توحيد، به عنوان اولين اصل و پايه در مكتب انبياى الهى، مركّب از دو جزء، «نفى غير خدا» و «اثبات خداى سبحان» مىباشد (مفاد كريمۀ: لااله الّا اللّٰه) .
وهمۀ پيامآوران الهى براى ابلاغ اين پيام برانگيخته شدند. قرآن كريم مأموريت آنان را اينگونه ترسيم مىكند:
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنْ اُعْبُدُوا اللّٰهَ وَاجْتَنِبُواالطَّاغُوتَ. 1
در فرهنگ قرآن، «هر معبودى جز خدا» 2و هر مدّعى قدرت و اراده - جز خدا - طاغوت شمرده مىشود. طاغوت، سمبل هر سركشى و طغيانگرى در برابر حق است و اجتناب از او به عنوان «تكليف» به همۀ ملتها و اقوام، ابلاغ شده است.
اساساً دعوت به «دورى جستن از طاغوت» ، نيمى از رسالت مبعوثان است. به عبارتى روشنتر و به قرينۀ مقابله در آيۀ شريفه (كه «اجتنبوا» در برابر «اعبدوا» بهكار رفته) ، «نفى عبوديت طاغوت و سرسپردگى او و اطاعت از وى» يكى از دو هدف اصلى بعثت انبياست.
از معناى طاغوت استفاده مىشود:
تفاوتى نمىكند كه بت ساختۀ دست آدمى باشد يا انس و جنِّ طاغى و سركشى كه در نظام هستى ادّعاى ربوبيّت دارد (چون فرعون كه ادّعا مىكرد: «أنا رَبُّكُم الأعْلى» 3) . بر همين اساس بود كه همۀ پيامبران الهى از طاغوتهاى عصر خويش برائت مىجستند و اين برائت را آشكارا ابراز مىنمودند.
حضرت نوح عليه السلام در اظهار برائت از