46عقيل در فصاحت و بلاغت و در صراحت گفتار و حاضر جوابى سرآمد دوران و شخصيّت معروف و بىبديل تاريخ است.
از لحاظ ذكاوت و زيركى و اطلاعات عمومى، در حدى بود كه در مسجد پيامبر برايش فرش مىگستردند و او به ستونى از ستونهاى مسجد تكيه مىداد. علاقهمندان علوم و دانشهاى مختلف عربى گِردش جمع مىشدند و تشنگان شعر و تاريخ و اخبار حوادث، از سرچشمۀ فضل و دانشش سيراب مىگشتند و به تعبير امروزى، او آن روز در مدينه تنها استاد كرسى علوم و ادب عربى به شمار مىآمد.
عقيل در كلام رسول خدا - ص -
در فضيلت عقيل و محبّت رسول خدا نسبت به وى، احاديث متعدّدى در منابع اهل سنّت و شيعه نقل گرديده است؛ از جمله آنها است:
«واللّٰه انّى لاحبّه حبّين حباً له وحباً لحب ابىطالب له.» 1
«من از دو جهت به عقيل علاقۀ شديد دارم؛ يكى به جهت خودش و ديگر به جهت علاقهاى كه ابو طالب نسبت به او داشت.»
حب و دوستى پيامبر - ص - نسبت به عقيل، حاكى از ايمان عميق عقيل و انجام وظايف در حدّ وسيع و تبعيّت كامل وى از قوانين اسلام و وجود صدق وصفا در جسم و جان او است؛ زيرا روشن است كه حبّ و علاقۀ شديد مقام نبوى - ص - نمىتواند متأثّر از هواى نفسانى و يا به انگيزههاى مادى و فاميلى باشد.
همچنين علاقۀ شديد ابوطالب نسبت به عقيل نيز نمىتواند فقط به لحاظ پدر و فرزندى باشد؛ زيرا عقيل نه يگانه فرزند ابو طالب بود و نه شجاعترين آنها.
زيرا در ميان فرزندان ابوطالب شخصيتهايى مانند امير مؤمنان - ع -، ابو المساكن جعفر طيار و بزرگترين آنان؛ طالب وجود داشت و جاى شك نيست «شيخ ابطح» كه با داشتن چنين فرزندانى، نسبت به عقيل اظهار علاقۀ بيشترى مىكند، به جهت فضايل اخلاقى و معنوى است كه به طور ارثى و اكتسابى در او نهفته مىبيند.
عقيل از ديدگاه مخالفانش:
مخالفان بنى هاشم، به خصوص مخالفان امير مؤمنان - ع - براى شكستن شخصيت و قداست آن حضرت، نه تنها شخص آن بزرگوار بلكه تمام منسوبين و افراد مؤثر از اقوام و عشيرۀ آن حضرت را