17و زبانش گوياى توحيد و مبلّغ بىوقفه و با شهامت براى جايگزين شدن يكتاپرستى در بسيط گيتى بود.
سرانجام، ابراهيم - عليهالسلام - مىبايد نقاطى را براى اشاعۀ توحيد و يكتاپرستى پشت گذارد تا به مكه درآيد و كانون توحيد جهانى را در اين سرزمين بنياد كند.
كوچيدن به مصر
ابراهيم - عليهالسلام - مدّتى در «حرّان» اقامت گزيد و با دختر عمهاش ساره ازدواج كرد، اما جز حضرت لوط - عليهالسلام - و شمارى اندك از مردم، به دعوت توحيدى او پاسخ مثبت ندادند، به مهاجرت از اين ديار مصمم گشت. علت آن درگيرى شديد و فرسايندهاى بود كه ميان اين اقليت خداپرست پديد آمده بود لذا از آنها روىگردان شد:
«فآمن له لوط وقال انّى مهاجر الى ربّى انّه هو العزيز الحكيم» 1
«لوط - عليهالسلام - [ و تنى چند ] به ابراهيم در «حرّان» ايمان آوردند، و گفت مسلّماً من به سوى خداوندگار كارسازم از اين ديار مىكوچم؛ چراكه او فرازمندِ شكستناپذير فرزانه است.»
خداوند چنين پايگاه روحى حضرت ابراهيم و همرزمان او را در پايمردىِ بر توحيد، و گريز ناگزير او را مىستايد، و به بيزارى و نفرت آنها از محيط عفن و شركآلود «حرّان» ارج مىنهد:
«قد كانت لكم أُسوة حسنة فى ابراهيم والّذين معه اذ قالوا انّا بُراء منكم وممّا تعبدون من دون اللّٰه كفرنا بكم وبدا بيننا وبينكم البغضاء أبداً حتّى تؤمنوا باللّٰه وحده. . .» 2
«ابراهيم و كسانى كه او را در توحيد هميارى كردند، اسوه و سرمشقى شايستۀ پيروى و نيكمقتدايى بودند؛ چراكه به جامعۀ مردم «حران» اخطار كردند، محققاً ما از شما و معبودانى كه در كنار خداى يگانه آنها را مىپرستيدند، بيزار و گريزانيم، ما نابورى و انكار خود را در برابر عقيدههاى خرافىِ شما اعلام مىنماييم و براى هميشه ميان ما و شما بغض و كينه و نفرت حكم فرما است مگر آنگاه كه به خداى يگانه ايمان آوريد.»
ابراهيم و همراهان به سرزمين شام روى نهادند. مدت كوتاهى در آن درنگ نمودند؛ اما قحطى و كمبود آذوقه و خشكسالى آنان را بر آن داشت آن را ترك گفته و آهنگ مصر