37مىكردم، جوانى ظريف اندام را ديدم كه به پردۀ كعبه چنگ زده، مىگفت: چشمها در خوابند و ستارگان برآمدهاند، و تو پادشاه زندۀ پايدارى، پادشاهان دربهايشان را بسته و بر آن نگاهبانانى گماردهاند [ولى] درب خانۀ تو براى درخواست كنندگان باز است به سوى تو آمدم تا به رحمت خود به من نظر كنى اى مهربانترين مهربانان.
سپس اين شعر را مىخواند: يا من يجيب المضطر فى الظلم
اصمعى مىگويد: جستجو كردم فهميدم اين جوان، زينت عبادتكنندگان؛ امام سجاد - ع - است. 1
على بن مزيد بياع سابرى نيز گفته است:
امام صادق - ع - را در حجر اسماعيل ديدم، زير ناودان ايستاده، صورتش را به كعبه گذاشته و دستهايش را گشوده و مىفرمود:
«اللهم ارحم ضعفى و قلّت حيلتى، اللّهم انزل على كفلين من رحمتك، و ادرأ علىّ من رزقك الواسع، و ادرأ عنى شرّ فسقة الجنّ و الإنس و شرّ فسقة العرب و العجم، اللّهم اوسع علىّ من الرزق ولاتقتر علىّ» .
خالد بن ربعى نيز گفته است:
امير مؤمنان على - ع - براى برخى نيازها وارد مكه شدند [در مسجدالحرام] مرد عرب بيابانى را ديدند كه پردۀ كعبه را گرفته و مىگفت:
اى صاحب خانه، خانه خانۀ تو است و مهمان نيز مهمان تو، هر مهمانى از ميزبانش نيكى مىبيند پس امشب احسانت به من، آمرزش گناهانم باشد.
امير مؤمنان - ع - به ياران خود فرمودند: آيا نشنيديد سخن اعرابى را؟ گفتند: آرى شنيديم، حضرت فرمود: خداوند كريمتر از آن است كه ميهمانش را براند.
شب دوّم ديدند بار ديگر اين مرد آمده خود را به ركن چسبانده و مىگويد: «يا عزيزاً فى عزّك، فلا أعز منك فى عزّك، أعزّنى بعزّ عزّك فى عزّ لايعلم احد كيف هو، أتوجه اليك، واتوسل اليك بحق محمد و آل محمد - عليهمالسلام - عليك، أعطنى مالايعطينى احدٌ غيرك، واصرف عنى مالايعرفه احد غيرك» سپس امير مؤمنان - ع - به ياران خويش فرمودند:
«به خدا سوگند اين اسم اكبر به زبان يونانى است كه حبيب من رسول خدا - ص - آن را به من خبر داده است. او بهشت را طلب كرد و خداوند به او عنايت