63حنيف را از هر گونه شرك و اعمال شرك آميز بيم داد و برحذر داشت.
اما چون ابراهيم به ملكوت اعلى پيوست، چندى نگذشت كه دين و شريعت پاك او متروك ماند و خانۀ خداوند، جايگاه بتهاى گوناگون
گشت و مشركان و بتپرستان متوليان خانه شدند چنان كه نقل است پس از ابراهيم و اسماعيل، چون عمرو بن لحى، بر مكه مسلط گشت و رياست خانه را به دست آورد، بتهايى را در خانه نصب كرد و خلق رابه پرستش و ستايش آنها فرا خواند و اولين بت موسوم به «هُبل» بود كه آن را از شام به مكه آورد و بتپرستى را در آن ديار مقدس مرسوم و رايج ساخت.
«شحنة بن خلف» در مذمت و نكوهش عمرو بن لحى گويد: يا عمرو انك قد احدثت آلهه
يعنى «اى عمرو همانا تو در مكه پيرامون خانه خدا، خدايان گوناگونى پديد آوردى، حال آنكه اين خانه را هميشه پروردگارى واحد و يگانه بوده است. تو در كعبه براى مردم خدايان و مالكان متفرق و متعددى قرار دادى، تو خود يقين مىدانى كه خداوند، اكنون شما را مهلت داده، اما زود باشد پرده دارانى جز شما را براى خانه خود برگزيند.»
بدينسان دين حنيفِ ابراهيم به شرك مبدل گشت و كعبۀ معظمه، جايگاه اصنام و محل بتهاى رنگارنگ و معبد مشركان شد. تا آنگاه كه به فضل و عنايت خداوند و مشيت بالغۀ او، مهر جهانتاب اسلام از افق جزيرةالعرب برآمد و خداوند از بطن امالقرى و ميان مشركان، اشرف انبياء و اعظم سفراى خود را برانگيخت تا نداى جانفزاى توحيد دردهد و با نيروى عزم و اراده خود، اساس بت و بتپرستى را از بنيان برافكند و رسم شرك را از ميان بردارد، آن برگزيده خداى سبحان با شعار «قولوا لااله الااللّٰه تفلحو» خلق را به يگانه پرستى و تبرى و بيزارى از شرك فراخواند و در راه تحقق و استقرار حكومت الهى انواع رنج و آزار را تحمل كرد و جميع مصائب و بلايا را به جان پذيرا گشت تا پس از بيست و سه سال