48
گفتم او را بگو كه چون رستى
و همين گونه سؤالاتى چند درخصوص اسرار باطنى حج از دوستش مىپرسد و او در پاسخ اظهار مىكند كه در حين اعمال حج به هيچيك از اين معانى و اسرار توجهى نداشته است. گفت از اين باب هرچه گفتى تو
اگر حاجى شدن بدان آسانى است كه نوشتيم اين شاعر متكلم چه مىگويد؟ آيا حجى را كه از دوستش خواسته بِه رَوِشِ تفسير باطنيان از احكام فقهى است؟ درست است كه ناصر خسرو اسماعيلى و بر مذهب باطنى است، اما آنچه سروده و انجام دادن آن را حج واقعى دانسته در سنت رسول(ص) و اخبار اهلالبيت - مخصوصا روايتى كه از امام صادق(ع) رسيده - مىتوان ديد:
«هرگاه خواستى حج كنى بر آن باش كه دلت را براى خدا از چيزى كه تو را به خود مشغول سازد و از هر چه ميان تو و او در آيد خالى كنى. همۀ كارهاى خود را به آفريدگارت واگذار و در هر حركت و سكون كه از تو پديد مىشود بر او توكل كن. تسليم حكم خدا و قضا و قدر او باش. دنيا، آسايش و آفريدگان را رها ساز» 2.
در مستدركالوسائل 3 حديثى است نظير پرسش و پاسخهاى ناصر خسرو و دوستش. اين پرسشها ميان امام سجاد(ع) و شبلى رفته است.
اما اگر مقصود از شبلى، همان صوفى معروف است، وى در سدۀ سوم (247 ه . ق) متولد شده و در سدۀ چهارم (334 ه . ق) در گذشته است. و