23ديگرى همچون آيات: قلم: 34، مائده : 3، حشر: 18، توبه : 123 و... پيوند خورده و مصاديق و لوازم آن روشن شده است؛ اما در آيۀ ياد شده بعد از اين سه عنوان، مطرح شده است. پس بايد گفت مفاد اين عناوين، به نوعى از مقدمات كسب توشۀ تقوا محسوب مى شوند. با توجه به اينكه ثمرۀ تقوا نگهدارى و حفظ دين است، بنابراين، مىتوان يكى ديگر از اصول حاكم بر معانى محرّمات احرام را اصل طراحى هويت دينى حجگزار دانست؛ زيرا حجگزار با پيروى از اين نواهى به انتظار دين از خود پاسخ مثبت داده، هويت دينى خود را طراحى مى نمايد.
امام صادق(ع) درحديثى فرموده ا ند:
«بعد از پوشيدن لباس احرام، مراقب باش كه تقوا را از دست ندهى و هر چه بيشتر به ياد خدا باشى و جز به نيكى، لب به سخن باز نكنى. درستى حج و عمره به آن است كه انسان زبان خود را جز به نيكى باز نكند.» 1
چنانكه قرآن كريم به اين مضمون اشاره نموده كه هركس به اين مناسك عبادى مشرف شود، ديگر نبايد به مسائل جنسى بپردازد و يا ناسزا بر زبان براند و يا سخن را به جدل بكشاند؛ و در حديث ديگرى از ايشان چنين نقل شده است:
«افتخارات خود را به رخ مردم مكش و تا آن حدّ پارسا باش كه از نافرمانى خدا مانع گردد؛ چرا كه خداوند مىگويد: حاجيان بايد در پايان حج، به چرك و آلودگى خود پايان دهند و به تعهّدات خود وفا كنند و در گرد خانۀ كهن طواف نمايند. اگر در حال احرام زبان به سخنان زشت بگشايى به چرك و آلودگى پرداختهاى و چون وارد مكه شوى و گرد خانۀ كعبه طواف كنى و زبان به ثنا و دعا بگشايى، كفاره آن چرك و آلودگى خواهد بود ...» (همان : 345)
3. احساس نياز به ارتباط با پروردگار
بى شك، ارتباط انسان با پروردگار و تنظيم صحيح اين رابطه، يكى از مهمترين و گسترده ترين آموزه هاى محرّمات احرام است؛ به طورى كه مىتوان گفت: حذف اين ارتباط و پيوند از حج، برابر با حذف هويت دينى حجگزار مى باشد؛ زيرا خداوند و ارتباط او با انسان، اصلى ترين معرفت دينى است كه ديگر معارف و تمام دستورهاى دينى بر مدار آن دور مى زند. كليد تمام تحولات از اين رابطه است.
«آشنا شدن با چنين پروردگار و صاحب اختيارى، احساس نياز و فقر به وى