51
ورود به حاجى ترخان
سپس به شهر حاجى ترخان 1رفته و قريب يك ماه هم در آنجا توقّف داشتند. علت اين توقّف طولانى اين بود كه خبر آمده بود گروهى (حدود چهار صد نفر) از قطّاع الطريق بين راه كمين كردهاند. قافله منتظر امن شدن راه بود تا حركت كند و در همان شهر حاكم دستور داد تا جاى منزلى كه جناب شيخ و همراهان در آن فرود آمده بودند، مسجدى ساخته شود و در آن نماز جمعه هم اقامه گردد.
حركت به طرف روم شرقى (تركيه)
قافله از شهر حاجى ترخان به طرف شهر اضاوك كه شهرى بر ساحل دريا (درياى سياه و يا به احتمال ضعيف درياچه آرال مراد است) حركت كرد و در آنجا نيز با استقبال مردم روبهرو شد و ازآنجا باكشتى بهآن طرف دريا (يعنى به تركيه) رفت و در شهر قرم 2فرود آمد و ازآنجا بهآقكرمان و جانكرمان رفته كه نام دو قصبه بود و مردم براى حجّ از طريق اين دو قصبه به طرف قسطنطنيه (استانبول) و از آنجا به حلب و شام و از آنجا بهطرف حجاز مىرفتند.
ورود به قسطنطنيه (استانبول)
پس قافلۀ جناب شيخ و همراهان، دوشنبه روزى، از فصل بهار سال956 هجرى در شهر استانبول تركيه (قسطنطنيه روم) فرود آمد و مورد استقبال وصف ناشدنى اكابر و سادات و مشايخ و دراويش و عموم مردم شهر قرار گرفت.
از توصيف نگارنده پيرامون استقبال و پذيرايى مردم شهر استانبول از جناب شيخ و همراهان، چنين بر مىآيد كه در هيچ ديار ديگرى آن قافله اين چنين مورد اكرام قرار نگرفته بود و شايد دليل اصلى آن، بروز و ظهور و رشد تفكّر عرفانى و صوفىگرى در آن منطقه و در آن زمان بوده است.
حركت به طرف شام و نكتهاى جالب در برخورد عربستان با شيعيان
پس از چند روز توقّف در استانبول، قافله به طرف شهر انطاكيه به راه افتاد و