49
ادلۀ استحباب حلق
در برابر ادلۀ وجوب، براى استحباب حلق و واجب تعيينى نبودن آن، به ادله ا ى استدلال شده است. اين ادله عبارت اند از:
1. اصل
برخى از بزرگان اصل را يكى از ادلۀ استحباب حلق شمرده ا ند؛ براى مثال، مرحوم علامۀ حلّى يكى از ادلۀ استحباب حلق را اصل بيان مى كند: «لأنّ الأصل عدم التعيين، فلا يصار إليه إلّا بدليلٍ» . 1توضيح آن اين است: با توجه به اينكه حلق نسبت به تقصير تكليف زايدى است، اصل عدم تعيين حلق و برائت از تكليف نسبت به حلق است، مگر آنكه دليل بر آن قائم شود و چون در اينجا دليلى وجود ندارد، اصل، عدم وجوب حلق است.
بررسى : جواب اين استدلال روشن است؛ زيرا «اصل» دليل است، هنگاميكه دليل موجود نباشد. و با وجود دليل، اصل از كار مى ا فتد؛ همانطوركه خود مرحوم علامه حلّى نيز به آن اشاره دارد. بنابراين، اگر كسى روايات وجوب را قبول كند، آن روايات، دليل مى شوند و در اين صورت، اين اصل مفيد نخواهد بود.
2. آيۀ شريفه
لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ لا تَخافُونَ.
2
«همانا به مسجد الحرام درخواهيد آمد، در ايمنى و سر تراشيده و كوتاه موى، بى آنكه بيمى داشته باشيد.»
استدلال علامۀ حلّى : وى در استدلال به اين آيه مى گويد: «و ليس المراد الجمع بل إمّا التخيير أو التفصيل، و الثاني بعيد، و إلّا لزم الإجمال، فتعيّن الأوّل.» 3توضيح آن اين است كه اين آيه از وارد شدن مسلمانان به مسجد الحرام در حالى كه حلق يا تقصير كرده ا ند، خبر مى د هد و با توجه به اينكه جمع ميان تقصير و حلق مراد نيست، يا تخيير ميان آن دو اراده شده، يا تفصيل آنها نسبت به مسلمانان براى برخى حلق و براى برخى تقصير و با توجه به اينكه تفصيل موجب اجمال در حكم مى شود، تفصيل بعيد است. در نتيجه، تنها وجه قابل قبول، تخيير است.
استدلال مرحوم آيت الله خوئى : خداوند تعالى به مسلمانان وعده داد وارد مسجد الحرام مى شوند در حالى كه حلق يا تقصير كرده ا ند و اين منطبق نيست جز بر اينكه مسلمانان پس از فراغ از اعمال و مناسك حج وارد مسجد الحرام مى شوند. اما در ورود اولشان به مسجد الحرام براى اداى عمرۀ تمتع