8و زنانه در او است. البته مختلط بودن خصوصيات چون كه باعث مشتبه و پوشيده شدن حقيقت و واقعيت شئ مى شود، به آن مشكل مى گويند و لذا مختلط بودن هم يكى از مصاديق مشكل است، نه معناى دقيق مشكل.
غيرمشكل
غير مشكل در مقابل مشكل است؛ يعنى غير مشتبه و غير پوشيده. به عبارت ديگر، چيزى كه حقيقت آن روشن وآشكار است و خنثاى غير مشكل يعنى فرد داراى اندام مردانه و زنانه كه تشخيص جنسيت آن دشوار و سخت نيست بلكه به راحتى مى توان جنسيت آن را مشخص نمود.
ممسوح
تعريف هايى كه از واژۀ «ممسوح» در كتب لغت آمده، عبارت اند از: «المغير عن خلقته» 1و «خصى ممسوح: إذا سلتت مذاكيره» . 2البته اين واژه در كتب فقهى، در بحث ارث استعمال شده است و تعريفى كه براى اين واژه صورت گرفته، عبارت است از: «لَهُ مَا لِلرِّجَالِ وَ لَهُ مَا لِلنِّسَاءِ. . .» . 3يعنى فردى كه فاقد اندام مردانه و زنانه باشد و همانطور كه در بالا ذكر شد، اين فرد غير از خنثى است و حكم او نيز با حكم خنثى فرق مى كند.
ديدگاه فقها
1. ديدگاه فقهاى شيعه:
بيشتر فقهاى شيعه قائل به انحصار جنسيت در دو نوع شده اند و خنثى را نيز داراى يكى از اين دو جنسيت دانسته ا ند؛ يعنى خنثى در واقع و نفس الأمر مرد و يا زن بوده و داراى جنسيت سومى نيست؛ گرچه ممكن است جنسيت او بر ما مخفى باشد، چرا كه آياتى وجود دارد كه بر انحصار انسان ها و بلكه تمام حيوانات بين مذكر و مؤنث، دلالت دارد. البته برخى از فقها قائل به عدم انحصار شده ا ند و خنثى را واسطۀ بين مرد و زن و داراى جنسيت سومى دانسته ا ند. در اينجا ابتدا قائلين به انحصار را ذكر كرده و سپس قائلين به عدم انحصار را بيان مى كنيم:
الف: قائلين به انحصار
.1 ابن ادريس رحمه الله در كتاب «السرائر» قائل به انحصار شده و با برخى از آيات 4قرآن، بر اين قول استناد كرده است و پس از ذكر آيات مى فرمايد: «أ لا ترى إلى قوله تعالى فى هذه الآيات، و وجه