77
مزارات فرزانگان شيعه در بغداد
بغداد شهر شيعيان
شهر بغداد در سال 141 قمرى به دست دومين خليفۀ عباسى، منصور دوانقى در كنار رودخانه دجله بنا نهاده شد و پايتخت او و ديگر خلفاى عباسى از جمله: مهدى، هادى، هارون، امين و ماْمون قرار گرفت. اين شهر با گذشت زمان و با حضور علماى بزرگ و شخصيتهاى سرشناس، به شهرى علمى، دينى، فرهنگى و هنرى تبديل گرديد كه از اطراف و اكناف براى تحصيل علم به آنجا روى مىآوردند.
« عثمان بن سعيد عمري » ، اولين نايب امام زمان (عج) در اين شهر سكونت داشت. او گاهى از بغداد به سامرا مىرفت و به حضور امام يازدهم شرفياب مىشد. پس از شهادت امام عسكرى (ع) و آغاز دوران غيبت صغرى، شهر بغداد توسط نايب اول، محل استقرار دستگاه نيابت و سفارت تعيين شد. در سال 221 هجرى كه معتصم عباسى محل پايتخت را از بغداد به سامراء انتقال داد، شهر بغداد براى نواب اربعه و شيعيان اهميت بيشترى يافت؛ چرا كه آنان در اين شهر به دور از چشم حاكمان و در محيطى نسبتاً آرام مىتوانستند به فعاليتهاى خود ادامه دهند و امور دينى و اجتماعى شيعيان را اداره كنند؛ چنانكه بعد از اتمام دوران غيبت صغرى و آغاز غيبت كبرى نيز شهر بغداد با حضور فقهاى بزرگى چون: شيخ كلينى، شيخ مفيد، سيد رضى و سيد مرتضى به مركز نشر فرهنگ تشيع و معارف اهلبيت تبديل گرديد. از اين رو، بغداد را بايد شهر شيعيان، محل نشوونماى نواب اربعه و كانون فعاليت فقهاى شيعه در دوران غيبت صغرى و آغاز دوران غيبت كبرى ناميد. در اين نوشتار به معرفى نواب اربعه و چند تن از فقهاى شيعه در بغداد و محل دفن آنان در اين شهر مىپردازيم:
نايب اول
« عثمان بن سعيد عمري » اولين نايب خاص امام زمان (عج) مكنّى به «ابوعمر» است و چون تبارش به قبيلۀ بنىاسد مىرسد، به «اسدى» مشهور است و از اينكه به شغل روغنفروشى اشتغال داشت، به وى «سَمّان» يا «زَيات» نيز مىگفتند و ظاهراً تجارت روغن، پوششى براى كارهاى وكالتى و نيابتى او از جانب امامان معصوم بود.1 مشهور است وقتى مردم به او وجوه شرعى مىدادند، او آن را در ظرف روغنى مىريخت و به خدمت امام مىبرد و تحويل آن حضرت مىداد تا جاسوسان بنىعباس آگاه نشوند.
وى پيش از آغاز دوران غيبت، از اصحاب و ياران امام هادى و امام عسكرى به شمار مىآمد و مورد اعتماد آن دو امام همام بود. روزى «احمد بن اسحاق قمى» كه از علماى بزرگ شهر قم بود، به حضور امام هادى (ع) رسيد و عرض كرد: سرورم! من گاهى سعادت ندارم و نمىتوانم خودم به حضورتان شرفياب شوم و مسائل را بپرسم؛ در اين هنگام به چه كسى مراجعه كنم و گفتار چه كسى را بپذيرم؟ حضرت فرمود:
هذا ابوعمرو، الثقة الامين، ما قاله لكم فَعَنِّي يقوله و ما اداه اليكم فعني يُوَدّيه 2؛ اين ابوعمرو (عثمان بن سعيد) مورد اعتماد و امين است. هر آنچه او به شما گفت، از طرف من گفته است و هر چه به شما رساند، از جانب من رسانده است.
او پس از شهادت امام هادى چند سالى هم وكيل امام عسكرى (ع) شد و اين امر خطير را از جانب آن حضرت برعهده داشت.3 وقتى حضرت مهدى (عج) از مادر متولد شد، عثمان بن سعيد از جانب امام عسكرى (ع) مأموريت يافت تا عقيقهاى فرآهم آورد و آن را در ميان بنىهاشم و ساير مردم توزيع كند.4
با شهادت امام عسكرى (ع) و آغاز دوران غيبت صغرا، عثمان بن سعيد به عنوان اولين نايب امام دوازدهم به فعاليت خود ادامه داد و دستگاه نيابت و سفارت را به خوبى اداره نمود و به آن سروسامان داد. نيابت وى پيش از شهادت امام عسكرى، به وسيله آن حضرت در حضور چهل تن از فقهاى شيعه اعلام شده بود. او شخصيتى بود كه مراسم غسل، كفن و خاكسپارى آن حضرت را هم بر عهده داشت.5 مدت نيابت عثمان بن سعيد حدود پنج سال بود. شيعيان از مناطق مختلف به بغداد مىآمدند و به حضور وى شرفياب مىشدند و مشكلات و سؤالات دينى و اجتماعى خود را با وى در ميان مىگذاشتند. در سال 265 هجرى دوران پنجسالۀ نيابت عثمان بن سعيد به پايان رسيد. او كه از خبر رحلت خود آگاه شده بود، فقها و بزرگان شيعه را به حضور فراخواند و خبر رحلت خود و نيابت فرزندش «محمد بن عثمان» را با آنها در ميان گذاشت و گفت: امام زمان (عج) دستور داده است تا از سفارت فرزندم محمد بن عثمان، شما را آگاه كنم. پس از من هر كسى مشكلى و سؤالى داشت به او مراجعه كند.6